لزوم تشکیل اتحادیههای مستقل و قانونی برای حمایت از حقوق کارگران
یادداشت |
■ یونس پیری
کار و مناسبات کارگری از دیرباز و از زمان انقلاب صنعتی به اینسو، همواره از مسائل مهم برای بخش عمدهای از افراد جامعه که در زمره مشاغل مزدبگیر بودهاند، بهحساب آمده است. در کشورهای توسعهیافته و صنعتی با پیدایش و شکلگیری اتحادیههای کارگری در راستای استیفای حقوق کارگران، تنش بین کارگر و کارفرما کمرنگتر از سابق است، ولی در جوامع درحالتوسعه این مهم همواره با چالش و بحرانهای متوالی و دامنهدار همراه بوده است، تا جایی که روزبهروز قشر کارگر در حال تضعیف بوده و بیشترین فشار رکود و تورم، همواره بر روی این قشر بوده است. امروزه ما شاهد شکلگیری اعتراضات عمومی در سطح جامعه ایرانی و در بین اقشار مختلف کارگری هستیم، بیشتر این اعتصابات اولیه بهصورت خودجوش بوده و از جانب شخص یا نهاد خاصی هدایت نمیشوند، ولی از یک مرحله به بعد این روند از کنترل خارجشده و بههیچعنوان نمیتواند چشمانداز مناسبی از نوع مناسبات اجتماعی رادر یک جامعه درحالتوسعه نمایش دهد. سؤالی که پیش میآید این است که چرا روزبهروز قشر کارگر ضعیفتر میشود؟
در غالب این موارد، اقشار کارگری نیاز بهسازماندهی و یک ساختار نظامیافته در راستای ایفای حقوق خود دارند تا نمایندگان آنها به چانهزنی سازمانیافته با مدیران بخشهای دولتی، خصوصی و صنعتی بپردازند. بهعنوانمثال؛ در استان گلستان بخش غالب اقتصادی درزمینه کارهای خدماتی و کشاورزی فعال است، زنان بخش عظیمی از نیروی کار ارزان در زمینه کشاورزی را برای بخشهای مختلف آن فراهم میکنند بدون آنکه کوچکترین توجهی به حقوق اولیه و ابتدایی آنها شود. کارگران بخشهای مختلف کشاورزی و خدماتی فاقد هماهنگی سازمانیافته در قالب یک اتحادیه منظم و دارای ساختار برای دفاع از حقوق اولیه خود هستند. اقدامات دولت هم رسیدگی و بهبود وضعیت اقشار مختلف کارگری وجهتدهی مسالمتآمیز اعتصابات و اعتراضات، ناکافی بوده است. به نوعی میتوان گفت که در آیندهای نهچندان دور، شاهد تشدید بیسازمانی اجتماعی در زمینه مناسبات بین کارگر و کارفرما و مهمتر از آن، شکلگیری اعتراضات گسترده عمومی نسبت به وضعیت مشاغل و سطوح درآمد پایین و ناکافی خواهیم بود. تشکیل اتحادیه و تعاونیهای مستقل در راستای حمایت از حقوحقوق کارگران بخشهای مختلف، نقش مهمی در کاستن از تنشهای کنونی دارد؛ مشروط بر اینکه فرصت تشکیل چنین اتحادیههایی نظیر اتحادیه کارگران فصلی و کشاورزی و اتحادیه کارگران ساختمانی داده شود، آنهم در یک چارچوب و ساختاری پویاو مستقل و نه دیکته شده و به نفع کارفرما، بلکه در راستای برقراری تحقق عدالت اقتصادی برای همه آحاد جامعه باشد. امید میرود که اقدامات مناسبی در جهت رفع فاصله طبقاتی خاصه در بین قشر کارگر برداشته شود، چرا که درهمتنیدگی عجیبی بین فقر و شکلگیری جنبشها و اعتراضات اجتماعی وجود دارد. بهتر است که متصدیان امر، اندکی در باب این قضیه تأمل کنند چراکه این وضعیت نابسامان اقتصادی در بلند مدت تأثیر نامناسبی بر پیکره و بدنه اجتماع بر جای خواهد گذاشت.
■ پژوهشگر حوزه مسائل اجتماعی