عرفه وقت تامل های بیشتر
یاددداشت اول |
■ با مسوولیت سردبیر
.بعضی از روزان و شبان بر اساس سنتهای مذهبی و یا سنتهای ملی از روزهایی هستند که بیش از آنکه وقت اجتماع و سر خوشی با دیگران باشد، وقت تامل های طولانی و خلسه های تنهایی است. انسانها باید در چنین لحظاتی سر به گریبان خویش فرو برند و با خود و از خود حساب بکشند. اینکه در کجای این عالم لا یتناهی ایستاده ایم، اینکه چرا به این عالم آمده ایم و چگونه خواهیم رفت و اینکه اوقات شریف را به چه امری می گذرانیم، همیشه از پرسش هایی بوده است که انسانها از خود پرسیده اند. برای رسیدن به این سوالات باید اوقاتی را در تامل گذراند و روزهایی مانند عرفه و یا شبهایی مانند شبهای قدر را پاس داشت. ایامی که در سنت دینی ما با تکیه گاه بلند معرفتی مداوم در حال یادآوری این سوالات از انسانند تا ما به خود مشغول نشویم و قدر عمر گرانبها را بدانیم. در این میان باید گفت، آثار مکتوبی که از بزرگان برای ما مانده است، نشانگر تجربه معنوی والای آنهاست. مناجات امام علی (ع) در مسجد کوفه و دعای عرفه که منسوب به امام حسین (ع) است نیز از آن زمره اند . امام علی (ع) در مناجات مسجد کوفه مغازله ای سخت عاشقانه را با خداوندگار آغاز کرده است و بسان قطره ای در ساحت الهی غرق شده است. آنجا که می فرماید:
مولایم ای مولای من، تو مولایی و من بندهام، آیا رحم میکند به بنده جز مولا؟ مولایم ای مولای من، تو مالکی و من بندهام، آیا رحم میکند به بنده جز مولا؟ مولایم ای مولای من، تو عزیزی و من خوار، آیا رحم میکند به خوار جز عزیز؟ مولایم ای مولای من، تو خالقی، من مخلوق، آیا رحم میکند به مخلوق جز خالق؟ مولایم ای مولای من، تو باعظمتی و من ناچیز، آیا رحم میکند به ناچیز جز باعظمت؟.....
و این ترجیع عاشقانه را تا به انتها استمرار می دهد و روح انسان را از عاشقانه ای جذاب سیراب می کند و بسیار عالمانه، عاطفه و خیال و عشق را با هم ممزوج می نماید تا ما در لحظاتی در سکر مناجات او با معشوقش محو شویم. امام ما را دعوت به تامل می کند تا به ما بیاموزد خداوند او خدای عاشقان است و خدایی است که آنگونه گفته اند.
روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست کار عاشق جز تمنای وصال یار نیست
از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند پای ننهم گر در آنجا وعده دیدار نیست
بند بند این مغازله مولا علی (ع) قند مکرری است که به کام می نشیند. به گونه ای دیگر روز عرفه نیز چنین روزی است؛ روز تنهایی و نجوای سالکان با معشوقی است که از آنها دور افتاده است. آنجا که می فرماید:
خداوندا با پرهیزگاری مرا خوشبخت گردان و خیر در قضایت را برایم اختیار کن. خدایا بی نیازی را در ذاتم و یقین را در دلم و اخلاص را در عملم و نور را در دیده ام و بصیرت را در دینم قرار ده. اینها همه روش هایی برای زندگی است. آموزشی برای زندگی در تلاطم هاست و برنامه ای برای زیست مومنانه. زیستی که ضمن حفظ هویت انسانی می تواند با همه ی ابعاد پیشرفت بشری همراه باشد تا انسان به مقامی که شایسته آن است ارتقا یابد.