به احترام عباس دوران


یاددداشت اول |

■  با مسوولیت سردبیر

بعضی انسانها گویا بزرگ زاده می شوند با روحی با شکوه و عمیق. بعضیها  اما آنقدر بزرگند که دیگران تنها می توانند به آنها از دور نگاه کنند و در سایه سار قامتشان بیارامند. بعضی ها آنقدر قد می کشند که گویی ریشه هاشان در آسمان جوانه می زند و مدام در حال گسترش است. بعضی ها مثل باران بدنیا می آیند و مثل نسیم می وزند و تنها خاطره هاشان دلها را تلنگر می زند، مانند قطرات باران پس پنجره در شبهای طوفان. دوم مرداد ماه 81سالروز بازگشت باقی مانده بدن مطهر  سرلشگر آسمانی عباس دوران  به خاک پاک ایران است. او که در سی ام تیر ماه 1361 برای ناکام گذاشتن نقشه دشمن سوار بر آذرخش تیز پرواز خود شد و تا پوزه دژخیمان متجاوز را به خاک نمالید صعودش به آسمان را رها نکرد. او که وقتی در نیمه شب آخرین  و در کمتر از سه ساعت تا پرواز آخر برای همسر و فرزند هشت ماهه اش  نوشته بود؛ دوست داشتم این پرواز را تنها میپریدم ومیدانست امیدی به بازگشتش نیست، اما پرید و برای ایران و ملت ایران جانفشانی کرد. در چنین روزی به خاک ایران بازگشت. او  سرباز دلاور وطن، آرش کمانگیر زمان، عباس دوران بود که مردانه ایستاد و جانانه جان داد.  او در بهترین کشورها درس خوانده بود، بهترین امکانات  را داشت و می توانست هرگاه بخواهد زندگی بی دغدغه ای را آغاز کند اما جان بر سر پیمان خود با ملتش نهاد و با سیمرغ آتش گرفته اش نقشه صدام را نقش بر آب کرد و چون ققنوس در ذهن و زبان ملت ایران جاری شد. عباس دوران شیرازی، آرشی شد برای همه دوران های ملت ایران و نامش را تا همیشه تاریخ بعنوان یک انسان در نهایت شکوه و شجاعت در تاریخ ایران زمین ثبت کرد. این شماره از گلشن مهر را  هدیه می کنیم به دلاور مردیهای سرلشگر خلبان عباس دوران که بزرگ بود و از اهالی امروز بود  و با تمام افق های باز نسبت داشت. امید که همگان این جانبازیها و رشادتها را بیاد بیاورند و قدر این ملت فداکار و آب و خاکش را بدانند و برای سربلندی ایران بکوشند.