راهی جز گفت و گو نداریم


یاددداشت اول |

■  با مسوولیت سردبیر

یکی از مشکلات تاریخی، اساسی و  فرهنگی ایرانیان فقدان گفت و گوست. فقدان گفت و گو شاید تا چند دهه پیش عوارضی چنین آشکار برای جامعه ایرانی نداشت، اما با گسترش ارتباطات و با توسعه فرایند اطلاع رسانی باید به عنصر گفتگو توجه بیشتری کرد. فقدان گفت و گو البته امری سیاسی نیست و مساله ای است فرهنگی که ریشه در نوع نگرش طولانی مدت ایرانیان به زندگی داشته و دارد. ترویج روحیه گوشه گیری، صوفی گری و ... را می توان نشانه هایی از این روحیه دانست اما هر چه که در فرهنگ ما ایرانیان فرو رفتن در خود و سکوت ترویج شده است، امروز ضرورت گفت و گوهای نقادی و خردمندانه ضرورت پیدا کرده است. برای نمونه در گلستان امروز دست کم پانزده قوم و آیین با یکدیگر زندگی می کنند، این اقوام در برخی از وجوه با هم مشترکند و برخی دیگر با یکدیگر فاصله  بلندی دارند، در چنین جامعه ای جز راهبرد گفت و گو، هیچ راه حل دیگری برای حل مسالمت آمیز مشکلات و بحرانها وجود ندارد. نمونه های متعدد اختلاف بین اقوام و مذاهب تا به اکنون به لطف خردمندی ریش سفیدان اقوام و مذاهب حل و فصل شده است اما  اکنون می توانیم با درک دقیق شرایط گلستان، برنامه ریزی ها را به سمت گفت و گوهای نقادانه  دوسویه یا چند سویه پیش برد.  شنیدن و ارتباط رودروی با یکدیگر، مقدمه گفت و گوهای نقادانه و اصلاح امور است  و این در حالی است که  متاسفانه تا به اکنون مجمعی جامع از ریش سفیدان اقوام و مذاهب که به گونه ای نهادینه و با دخالت حداقلی دولت بتوانند با یکدیگر گفت و گو کنند، سامان پیدا نکرده است؛ در حالی که وجود چنین مجمعی  یک ضرورت آشکار برای خروج از بحرانهای احتمالی است. به گونه ای خلاصه باید گفت: بنیادی ترین  راه برون رفت ما از مشکلات  اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی و امنیتی انتخاب روش اقناعی و رواداری است و جز با ترویج فرهنگ گفت و گو و با احترام متقابل و ارتباط نقادانه شهروندان با یکدیگر میسر نخواهد شد و فرمایش جناب مولانا را باور کنیم که فرمود:

اختلاف خلق از نام اوفتاد

چون به معنی رفت آرام اوفتاد