ساماند هی زباله گردها!


یادداشت |

مهران دالوندی

 

امروز که داشتم سر کار  میرفتم، چشمم به یک زباله گرد خورد. او با لباسهای ژنده و کثیف تا کمر به داخل سطل زباله فرورفته بود و داشت ظروف پلاستیکی را از آن بیرون می آورد. آن ها را داخل کیسه خود می کرد و ...

مسلم است که چنین صحنه های دلخراشی دل هر ایرانی را ریش کرده و بایستی راهکاری برای آن اندیشید. انگار چنین پدیده ای پاک کردن صورت مسئله بوده و به هیچ وجه علمی و کارشناسانه نمی باشد و موج بی اعتمادی را گسترده تر می نماید. هرکسی با یک گشت و گذار ساده شاهد چنین صحنه هایی می شود. برخی اعتقاد به مبارزه با معلول دارند که نه عرفی است و نه منطقی. آن ها می گویند که ریشه زباله گردی را بایستی با ارعاب و ضرب و شتم زباله گردها، خشکاند. آن ها حتی در خصوص معتادان متجاهر نیز چنین نظری دارند. بدیهی است که این راهکار مانند این است که شما کنار باتلاق  بوده و پشه ها را با دست بکشید. تا علت تولید پشه( باتلاق )خشک نشود، آن ها همچنان هستند. پس مبارزه با علت می تواند راهکار خوبی باشد. یعنی این افراد اگر شغل مناسبی داشته باشند، دست به چنین کار خفت باری نمی زنند. اما همانطور که می دانید درآمد حاصل از طلای کثیف یا همان زباله بسیار بالاست و سود سرشاری دارد. بنابراین مردم با تفکیک زباله از مبدأ و شهرداری از رهگذر سود سرشار بازیافت و تولید کمپوست با جذب این افراد، تحویل لباس کار و حقوق مکفی می توانند علت وجود چنین شغل کاذبی را خشکانده و همه این افراد را ساماندهی کنند. از طرف دیگر شهرداری می تواند حتی با کمی هزینه بیشتر از دستگاه های پیشرفته تفکیک زباله استفاده نموده و کارخانجات آسیاب و بازیافت و تولید کمپوست تأسیس کرده و از خود این افراد استفاده نموده و کرامت آن ها را حفظ نماید. من که زباله های خودمان را تفکیک کرده و به برخی از افراد می دهم. شما چطور دوست عزیز؟؟!!

به امید ساماندهی تمامی مشاغل کاذب بخصوص زباله گردی در ایران