سعدی بخوانیم
کودک و نوجوان |
آزاده حسینی
تاکنون حکایت های بسیاری از باب هشتم کتاب گلستان
سعدی همینجا با هم خوانده ایم. همانطور که می دانیم، باب هشتم به «آداب صحبت» پرداخته است. این هفته حکایت یازده را با هم بخوانیم و شما هم آن را بازنویسی کنید و در صورت تمایل ویس روخوانی را برای ما بفرستید.
دشمنی ضعیف که در طاعت آید و دوستی نماید، مقصود وی جز آن نیست که دشمنی قوی گردد و گفتهاند: بر دوستی دوستان اعتماد نیست تا به تملق دشمنان چه رسد و هر که دشمن کوچک را حقیر میدارد، بدان ماند که آتش اندک را مهمل میگذارد.
امروز بکش چو میتوان کشت
کآتش چو بلند شد جهان سوخت
دشمنی ضعیف که فرمانبرداری می کند و حرف گوش کن می شود و تمایل دوستی نشان می دهد، قابل اعتماد نیست و هدفش در واقع همان دشمنی سابق است و احتمالا با خشم بیشتر. تملق به معنی چرب زبانی و چاپلوسی و اظهار محبت و ریاکاری است. از نظر سعدی کسی که دشمن را دست کم بگیرد، مانند این است که آتش کم را به حال خود رها کند. چون دشمن در هر صورت دشمن است و نباید از او انتظار دوستی داشت، اگر هم محبتی می کند فقط ظاهر است. درست مانند آتش که کم و بیش ندارد و در هر صورت می سوزاند. مُهمَل یعنی
بیهوده و بی معنی؛ در اینجا مهمل گذارد یعنی بیهوده انگارد و رها کند.