نبود امکانات گریبان گیر هنرمندان گرگانی


یادداشت |

پریسا مسعودی- هر عصر دوشنبه، فرهیختگانی که عاشق شعر و ادبیات هستند گرد هم جمع می شوند تا چراغ شعر را روشن کنند و فضای کم نور و سرد سالن کوچک ( هنر )تالار فخرالدین اسعد گرگانی را با بیت بیت شعرهای خود گرم کنند و رونق بخشند. هنرمندانی که از ۴۰ سال پیش برای برگزاری نمایشگاه، اجرای تئاتر، موسیقی و ... از سراسر کشور به گرگان رفت وآمد دار، نام این تالار را به‌خوبی می‌شناسند. تالاری که در ابتدا با نام «تالار گرگان» شناخته می‌شد اما برای انتخاب نامش جمعی از فرهیختگان و نویسندگان گرد هم جمع شدند و با تهیه فهرستی از مشاهیرگرگان زمین سرانجام نام تالار را به نام خالق «منظومه ویس و رامین» یعنی فخرالدین اسعدگرگانی سند زدند. تالار فخرالدین که  نماد فرهنگی

 

شهر گرگان نیز به شمار می رود، در سال ۱۳۵۷ افتتاح شد و طراحی نمای اصلی ساختمان تالار بر گرفته از ساختمان اپرای مترو پولیتن نیویورک  می باشد و تاكنون میزبان بسیاری از برنامه های فرهنگی هنری استانی، ملی و بین المللی بوده است. اما حال بعد از سال ها مشکلاتی که در زمینه تجهیزات از قبیل تجهیزات صحنه‌ای مانند نور و صدا و در زمینه تاسیسات گرمایشی، سرمایشی، برقی و مکانیکی این مجموعه را مستلزم هزینه زیادی است. چرا که در زمان تجهیز کردن تالار قطعاتی که مورد استفاده قرار گرفته است، سفارشی بوده و فقط برای تالار فخرالدین ساخته شده و نمونه آن در دیگر کشورها و ایران وجود ندارد؛ متاسفانه این سفارشی بودن تجهیزات باعث شده، نشود مشابه داخلی برایش پیدا کرد. آیا مشکل حوزه تاسیسات یک بخش مربوط به موتور خانه که از چند سال پیش مستهلک شده و کیفیت خود را از دست داده و برای برطرف کردن مشکلات آن به چندین میلیون تومان اعتبار نیاز است هنوز رفع نشده  که هر هفته  باید دوستان هنرمند از نبود امکانات گرمایشی و سرمای بی اندازه سالن در فصل زمستان به خود بلرزند، سرما بخورند اما به هر نحوی که شده بخواهند این محفل انس و الفت ادبی را سرپا نگه دارند؟

اگر به این مسائل توجه نشود شرایط به سمت و سویی

 

می‌رود که همین تعداد علاقه مند به شعر و داستان را هم از دست می دهیم. آیا شایسته است هنردوستانی  که بدون کوچکترین چشم داشتی برای اعتلای فرهنگ این مرز وبوم زحمت می کشند و دور هم جمع می شوند تا چراغ محفل ادب خاموش نشود، از كمبودها و كم لطفی ها در این عرصه رنج ببرند؟

باید این افراد را حفظ کنیم و به تعداد آن‌ها بیفزاییم نه اینکه باعث شویم کاهش پیدا کنند.  چرا شهر گرگان که مرکز استان گلستان است و یکی از شهرهای مهم در قدمت پرورش فرهیختگان، با وجود چنین  وضعیت ضعیف فرهنگی و هنری در این شهر چون نبود امکانات و فضای مناسب برای هنرمندان ازبقیه شهرستانها عقب بماند؟ برای نشست های شعرخوانی و دورهمی های این چنینی نیاز به میزگرد یا پانل بحث است. شاعران در یک‌ محیط‌ دوستانه‌ دور میز گردی‌ جمع‌ می‌ شوند و اشعار خود را برای نقد و بررسی به‌ اشتراک می گذارند.

 

این‌ مجمع‌ از آن‌ جهت‌ میز گرد گفته‌ می شود  که‌ سخنگویان‌ از هرجهت‌ در شرایط‌ مساوی‌ قرار دارند و می‌ توانند با رعایت‌ مقررات‌ میز گرد نظر خود را  اظهار کنند و ما سال هاست در سالن کوچک تالار از چنین فضای استانداری محروم هستیم. مگر نه این که مردادماه امسال

 

محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که به‌همراه علی‌محمد زنگانه استاندار گلستان از تالار فخرالدین اسعد گرگانی بازدید کرد قول مرمت تالار را داد؟ متاسفانه سالهای متمادی از ظرفیت تالار استفاده شده، اما برای رفع آسیب‌های اساسی آن اعتباری در نظر گرفته نشده است.