بزرگداشت نثر فارسی و ابوالفضل بیهقی


یاددداشت اول |

  بامسوولیت سردبیر

اول آبان ماه را روز نثر فارسی نامگذاری کرده اند و به نام نامی ابوالفضل بیهقی صاحب تاریخ بیهقی مزین شده است. اگر بخواهیم جایگاه جناب بیهقی در نثر فارسی را بدانیم شاید دانستن این که تاریخ بیهقی جزو چند کتاب نثر ارزشمند زبان فارسی در کنار گلستان، کلیله و دمنه، اسرار التوحید و تذکره الاولیاست تنها بخشی از حقیقت است. هر چند از نزدیک به سی جلد تاریخی که جناب بیهقی نوشته اند شوربختانه تنها بخش اندکی از آن به ما رسیده است اما همین اندک نیز نشانه ی توانایی و بضاعت این انسان خردمند است که کوشیده است بخشی از تاریخ کهن این دیار آریایی را برای ما بازگو کند. کتابی صاحب ارج هم در فرم و هم در  مضمون، آنجا که می نویسد: غرض من آن است که تاریخ پایه ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند و یا در جای دیگر می گوید:«غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده ای به حاصل آید و مگر کسی را از این به کار آید و هرکس که این نامه بخواند، به چشم خرد و عبرت اندر این نامه بنگرد، نه بدان چشم که افسانه است».  کتابی بس شیرین که در غم نامه ای مانند بر دار کردن حسنک وزیر  چنان داستان را روایت می کند  که گوی سبقت را از بزرگترین  غم نامه های جهان می رباید تا تالی نثر غم نامه رستم و سهراب حکیم فردوسی نام گیرد. غم نامه ای که آب به چشم می آورد آن هنگام که از مادر حسنک می نویسد: و مادر حسنک زنی بود سخت جگرآور؛ چنان‌ شنیدم که دو سه ماه ازو، این حدیث نهان داشتند، چون بشنید، جزعی نکرد؛ چنان که زنان کنند؛ بلکه بگریست به درد؛ چنان که حاضران از درد وی خون گریستند. پس گفت: «بزرگا مردا که این پسرم بود! که پادشاهی چون محمود این جهان بدو داد و پادشاهی چون  مسعود آن جهان، و ماتم پسر سخت نیکو بداشت و هرخردمند که این بشنید، بپسندید و جای آن بود.

بیهقی منصفانه کوشیده است روایتگری صادق باشد و می نویسد چون دوستی بد کند چه چاره از گفتن و اشکالات دوستان خود را نیز به قلم آورده است. باری بسیار می توان درباره بزرگی چون بیهقی نوشت اما سوال این است نهادهای فرهنگی و یا دانشگاههای گلستان که صاحب گروه زبان و ادبیات فارسی هستند، چنین روزهایی را در کجای برنامه های خود دیده اند که نسل امروز را کمی به سامان بیاورد، چرا نباید برای چنین روزهای ارزنده و ارزشمندی برنامه ای در خور دیده شود  تا بتوان بزرگی های بزرگانمان را مرور کنیم.