بن بست روز گرگان
تیتر اول |
علیرضا صدرایی_ بنا به پیشنهاد شورای نامگذاری و مصوبه سومین شورای شهر گرگان، در سال ۱۳۸۹، بیستم شهریور ماه را به نام روز گرگان نامگذاری کردند. این نامگذاری در گام نخست با اقبال کارشناسان و صاحب نظران روبرو شد. رحمت الهن رجایی، کارشناس تاریخ و رییس دانشنامه گلستان، در شهریور ماه 1396 در گفت و گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، نامگذاری روز بیستم شهریور به نام شهر گرگان را فرصتی برای معرفی گذشته این خطه از ایران دانست و گفت: باید از این امتیاز منحصر به فرد با برنامه ریزی به خوبی بهره برداری شود. رحمت الله رجایی معتقد است: تاریخ گرگان، نشانگر این است كه این سرزمین از هویت و تاریخ كهن برخوردار بوده است؛ تاریخی كه گاه می توان آن را عصر اساطیر یاد كرد. وی با اشاره به تاریخ و فرهنگ غنی و زیست مفاخر بسیار ارزشمند با عنوان استرآبادی در گرگان گفت: بزرگداشت روز گرگان را نباید فقط بر عهده شورای اسلامی و شهرداری گذاشت، بلكه در این راه به همراهی و مشاركت مسئولان همه دستگاه ها و نهادها نیاز مبرم وجود دارد.
به گفته وی، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان باید در همراهی و مشاركت دستگاه ها، نهادها و سازمان ها پیشقدم شود تا گرگان در سطح ملی معرفی شود. وی همچنین بر انجام فعالیت ها در جهت معرفی هویت شهر گرگان بر پایه مسایل علمی از سوی برگزاركنندگان بزرگداشت روز گرگان تاكید دارد. بر این مبنا و با توجه به همین نگرش، چند سالی هم روز گرگان بهانه ای برای دورهمی ها، جشن ها و یا نقد و نظرات متفاوت درباره لهجه ها و گویش ها و .... شد تا آنکه اندک اندک برخی به مخالفت با انتخاب این روز پرداختند. استدلال آنها نامگذاری این روز به وسیله پهلوی اول بود. حسین بیارجمندی در شهریور سال نود و چهار در پایگاه اطلاع رسانی گلستان ما نوشت: متاسفانه شاهدیم عده ای به هر دلیل و از سر ناآگاهی از پیشینه تاریخی و فلسفه سیاسی چنین تاریخی، یعنی مقطع سیاست های پاک سازی قومی- نژادی رضاخانی که البته با توجه به «ادبیات اهورا و مزدایی» و آریایی! بعض هدایت کننده های این جریان انحرافی نمی تواند از سرناآگاهی باشد!!؟ و دستگاه های امنیتی، قضایی و اداری ذیربط می بایست براساس قوانین کشور ورود و بدان رسیدگی نمایند. او ادامه داده است: بالاخص اینکه در نتیجه چنین بظاهر پروژه ای همچنانکه اشاره نمودیم در تحرکات چند سال اخیر و مدیریت کنونی آنان شاهد دامن زدن به واگرایی اجتماعی در شهر گرگان تحت نوعی نژادپرستی قوم و محل گرایانه در تقابل به اصطلاح با مهاجران با تاکید بر لهجه گرگانی! برجسته سازی محلات خاص، ادبیات و داستان نویسی با تاکید صرف بر شاخصه های لهجه گرگانی، اشعار و نغمه ها، انحصار تجلیل از نخبگان فرهنگی به نخبگان دارای خون و نژاد گرگانی و... که به حوزه های سیاسی از طریق سازماندهی باندهای سیاسی- انتخاباتی، تاکید بر مدیریت گرگانی اصیل! در گرگان بر گرگانی!!! ، سهم خواهی های انحصاری در مدیریت کلان استان، تخریب و تضعیف دیگر جریانات بومی ولو همسوی سیاسی و با تخریب خاص نیروهای غیر بومی که در بعضی موارد با بهره گیری از توان نیروهای محلی (روستاهای اصیل گرگان!!!) به حوزه های بسیار حساسی نفوذ و ... نموده اند و... که در نتیجه اقدامات آنان شاهد انزوای سیاسی و حتی مهاجرت دیگر نخبگان از سایر اقوام به دیگر استان ها و تهران می باشیم!!؟
این دیدگاه امنیتی و سیاسی، اندک اندک بر روز گرگان سایه انداخت و با جابجایی شورای شهر تلاش شد این روز به محاق رود ولی جسته و گریخته یادداشت و نوشته یا دورهمی برگزار می شد تا مخالفان روز بیستم شهریور، پیشنهاد روز پنج آذر را به گونه ای جدی پیگیری کردند. در این میان یک مساله حقوقی دیگر نیز توسط مخالفان بیستم شهریور طرح و پیگیری می شد و آن اینکه در چنین تصمیماتی باید شورای فرهنگ عمومی که ریاست آن با امام جمعه شهرستان و دبیری آن با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است، در این باره اظهارنظر نماید. این شورا نیز در نهایت مساله را به دانشگاه گلستان در اواخر دولت روحانی سپرد تا صاحب نظران علوم انسانی در این دانشگاه و جمعی از اهل نظر درباره نامگذاری روز گرگان پیشنهاد بدهند. در آن جلسات نیز دو دستگی درباره نام گرگان نمود داشت. علاوه بر دکتر منتظری، غلامرضا خوشفر، احسان مکتبی، رحمت الهخ رجایی به همراه کارشناسان فرهنگ و ارشاد و تنی چند از فعالان فرهنگی در آن جلسات حضور داشتند. غلامرضا خارکوهی، پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی در آن نشست ها در مقام دفاع از پنجم آذر، استدلال های خود را ارائه داد اما در نهایت پیشنهادها براساس الگوهای مختلف طرح شد و تصمیم گیری به اداره کل فرهنگ و ارشاد و شورای فرهنگ عمومی سپرده شد. اینک در سال ۱۴۰۲، دیگر نه روز بیستم شهریور ماه و نه پنجم آذر را به نام روز گرگان کسی به رسمیت نمی شناسد، اما در همین بزنگاه می توان پرسید چنین اتفاقی که می تواند به باور، دانایی و شعور شهروندان کمک کند و آنها را با تاریخ و هویت خود آشتی دهد...
گرفتار کشمکش های بی دلیل و اتهام زنی های نابخردانه شده و می شود؟ البته درباره نام گرگان و بیستم شهریورحرف و حدیث های مختلفی وجود دارد. از جانبی، پنجم آذر هم به دلیل ماهیت این روز اصولا نمی تواند انتخاب خوبی برای نامگذاری باشد، پس چه باید کرد؟ یکی از پیشنهادات آن جلسه این بود که باید با نظرخواهی از اهالی فرهنگ و هنر و فعالان اجتماعی و فرهنگی، یک روز را به نام گرگان انتخاب کرد تا نظر همه نخبگان لحاظ شود که گویا با تغییر دولت، آن نیز به فراموشی سپرده شد و این در حالیست که نامگذاری یک روز خاص به نام یک شهر می تواند به گردشگری، معرفی و شناسایی ظرفیتها، توانمندی ها و .... در نهایت به ارتقای آن شهر کمک کند. گلستان می تواند به اندازه شهرستانها روز داشته باشد. روز گمیشان، روز گنبد، روز آق قلا، روز مینودشت و..... تا شهروندان با سنن، آداب، تاریخ و.... بیشتر آشنا شوند. این فرصتها را باید قدر دانست و از آن بهره برد.
گلشن مهر باب گفت و گو در این باره را باز نگه میدارد و پذیرای نقد و نظرهای صاحب نظران خواهد بود.