نکوهش زهد ریایی


یاددداشت اول |

■  بامسوولیت سردبیر

 

عبادت ، بخشی از دین است برای رسیدن به حقیقت که پیامبران به انسانها آموخته اند. در واقع، عبادت راهی است برای تقرب بیشتر بندگان به درگاه خداوند و صیقلی شدن روح و روان انسانها، اما ایامی چند است که به نظر می آید، عبادت برای برخی رنگ روی و ریا گرفته است و آیین هایی که باید در خدمت روح انسان برای رسیدن به قرب الهی باشد، با استحاله ای عمیق، محفلی برای خودنمایی و جلوه فروشی مدعیان دیانت شده است. دست اندرکارانی که همواره یک عکاس یا فیلمبردار با خود به همراه دارند و در هر کوی و برزن از خود اطلاع رسانی می کنند. نماز می خوانند، فیلم می گیرند، دعا می خوانند، عکس می گیرند، به ضریح متبرک می شوند و .... این چنین رفتارهایی بدون شک با روح عبادت در تضادی آشکار است و بیش از آنکه رنگ ایمان و اعتقاد در آن باشد، زهد ریایی مدیران نمایشی را نشان می دهد. این رفتارها یادآور حکایت استاد سخن سعدی در گلستان است که فرمود: زاهدی مهمان پادشاه شد، چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او تا ظن صلاحیت در حق او زیادت کنند.

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی

کاین ره که تو می روی به ترکستان است

چون به مقام خویش آمد، سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب فراست داشت، گفت: ای پدر، باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که بکار آید. گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که بکار آید.

 اینک باید به این جماعت نوخاسته ی نوآیین که از عبادت هم می خواهند کیسه بدوزند، گفت: عباداتتان را قضا کنید که چیزی نکرده اید که بکار آید و جناب حافظ در نقد چنین رفتارهایی می فرماید:

 شاه را به بود از طاعت صد ساله و زهد

قدر یک ساعته عمری که در او داد کند

این روزهای ارزشمند، روزهای بازگشت به خویشتن اخلاقی است، آنها را به ریا آلوده نکنید.