یارگیری - یادداشتی بر تاثیرِ کاندیداها بر انتخاباتِ مجلس در علیآبادِکتول
یادداشت |
عباس فرهادى
الف) بالا و پایین:
امروزها یکی از جملاتِ انتخاباتی که از جمعها و افرادِ مختلف میشنوید،این است که : " فلانی زیاد رای بیاره ۵۰۰ تا ۲هزارتا " البته گاهی واقعاً این جمله درست هم است و قابلیتِ رایِ بزرگوارانی را با توجه به عدمِ #اسپانسرهای جناحی، قومیتی، موقعیتی، شهرتِ عمومی و قدرتِ مالی تا حدودی - بهخصوص در محیطهای کوچک- میتوان حدس زد، اگرچه گاهی رقابتهای انتخاباتی مثل مسابقاتِ فوتبال با اتفاقات و نتایجِ غیرِ مترقبه همراه میشود.مثلاً حزب اصلاحطلبِ اتحادیهی گرگان در یک دوره صلاحیتِ تمام کاندیداهای معروفشان مثل آقای تاجیک احراز نشد و بخاطر همین از خیرِ دو نماینده گذشتند و تک کاندیدای گمنامشان یعنی آقای حسینی را حمایت کردند که به مجلس راه هم یافت. اما نامزدهایی که قابلیتِ رایِ کمتری دارند ولی با جدّیت در رقابتها شرکت میکنند و به رغمِ پیشبینیها کنار هم نمیروند،حتی اگر شک داشته باشند که صلاحیتشان احراز میشود ولی باز هم عرصه را خالی نمیکنند، برعکس تصوراتِ رایجِ ما نهتنها رفتارشان تعجب ندارد بلکه قابلِ تحسین هم است که به همه ثابت میکنند،راهِ درستِ #توسعهی_سیاسی را پیش گرفتهاند و الگوی خوبی برای شجاعتِ اجتماعی هستند،البته این به آن معنی نیست که نامزدهای کنار رفته اشتباه کردهاند،بلکه هررفتاری -چه ماندن و چه رفتن- اگر برای منافع و مصالحِ شخصی باشد، ناپسند ولی اگر برای توسعهی منطقه و به نفعِ مردم باشد،قابل تقدیر میباشد.
ب) تاثیر یا تعیین :
آنچه امروزها کمتر به آن توجه میشود، تاثیر برخی #نامزدهای_گمنام و بهویژه کَمنام در شکست یا پیروزیِ کاندیداهای معروفتر است.اگر کسی خیال میکند که کاندیدایی را بخاطر قابلیتِ رایِ پایین نباید جدّی گرفت،فقط به انتخاباتِ اخیر ریاستجمهوریِ #ترکیه دقت کند که کمتر کسی " سینان اوغان " را مهم فرض میکرد. ایشان در انتخاباتِ ترکیه در دور نخستِ رقابتها توانسته بود به عنوان نفر سوم، کمتر از ۳میلیون رای را کسب کند. آنهم در مقابلِ دوغول انتخاباتی که یکیش "رجب طیب اردوغان" و دومی "کمال قلیچ دار اوغلو". هرکدام از این دو رقیب با فاصلهی کمی از هم، بیش از نیمی از کلّ آرای کشور را آوردند ولی این وسط نتیجهی دور دوم در دستِ همان آقا سینان بود و برعکس خیلی از پیشبینیها ایشان از آقا طیّب حمایت کرد و باعث پیروزی ایشان شد.اگر شما نگاهی به فاصلهی رایِ حدودِ ۲میلیونیِ دو رقیب اصلی بیندازید تاثیر همان کاندیدای سوم را خواهید فهمید.کی فکر میکرد سرنوشتِ ترکیه به دستِ کاندیدای گمنام و کمرایی مثل آقا سینان باشد!؟ حالا اگر شما فرض کنید همان کاندیداهای با قابلیتِ رایِ کمِ #علی_آباد_کتول حتی میانگینِ ۵۰۰ تا رایِ طایفهای، دوستانه و همکاران و...را داشته باشند، -حالا هر عزیزی که ثبتِ نام کرده چه بماند یا نماند و چه احرازِ صلاحیت بشود چه نشود یعنی حدودِ چهل تا ۵۰۰تا - و با یکی از نامزدهای مهمتر ائتلاف کنند،چه اتفاقی میافتد!؟ تازه ما تک و توک کاندیداهایی هم داریم که آرایِ نسبتاً بالایی هم دارند، و اگر تک کاندیدای قومیتی شوند، حتی شانسِ پیروزی هم با توجه به کثرتِ رقبا و پراکندگی آرا بین نامزدهای همسو را هم دارند، چنانکه -فکر کنم اواخرِ دههی ۶۰خورشیدی- آقای رسول گرگیج تا مرز پیروزی هم رفت و دست کم فضای جدیدی در انتخابات منطقه به وجود آورد ولی این بزرگواران در سه دورهی قبلی با خردِ جمعیِ قومیتی، جناحی و با ازخودگذشتگی به نفعِ اصلیترها کنار رفتهاند. شما بررسی کنید که در مجلس نهم و دهم حدود ۶هزارتا رای باعث پیروزی و شکستِ دکتر نوروزی و قرهخانی شد که مثلاً همین مقدار رای را مجمعِ موسوم به خراسانیهای منطقه دارند؛ پس یک گروه یا یک کاندیدا میتواند خیلی تعیینکننده باشد. یا مثلاً شک نکنید در همین دوره برخی بزرگواران بخصوص آقایان قرهخانی،مظفری،نوروزی و هدایتی و نیز بسیاری از فعالانِ انتخاباتی چشمانتظارِ تصمیم سیدحسن_حسینی هستند و نیز بسیاری هم چشمبهراهِ اسداله_قرهخانی هستند که از بین کاندیداهای همزبان-بخصوص بینِ مصطفی قرهخانی و حسن هدایتی- با کدام خوششانس خواهد بست. بهویژه اگر رقابتها به مرحلهی دوم هم بکشد که همان رایپایینها تعیین کننده خواهند بود. پس باور کنید که هر بزرگواری با هر قابلیتِ آرایی و به هر نیّتی که ثبتِ نام کرده از هوش_سیاسی بالایی برخوردار است؛پس به کاندیداهای اصلی که فعلاً حدود ۵نفر هستند پیشنهاد میشود آن بزرگواران را بیشتر دَریابند تا شاید راحتتر دُر یابند...