ترک های قابوس فعال نیست
تیتر اول |
علیرضا صدرایی: ترکهایی که در سطح داخل و بیرون بنا وجود دارد در دهههای اخیر دیده و ثبت شده و عارضه جدیدی نیست و در زمان تهیه پرونده ثبت جهانی هم این موارد رویت شده بود و بررسیهای میدانی حاکی از فعال نبودن این ترکهاست. مدیر پایگاه میراث جهانی گنبدقابوس با اعلام این مطلب به ایرنا گفته است: بررسی دقیق دلایل شکلگیری این ترکها و راهکارهای مقابلهای با آن یکی از اولویتهای دیده شده در طرح سلامت سازه به حساب میآید چرا که هرگونه تصمیم گیری نسبت به میزان خطرات آن نیازمند مطالعه عمیق سازهای دارد. عبدالمجید نورتقانی گفت: این بنا یک سازه سنتی دارد که در سده اخیر حداقل سه زلزله بالای ۶ ریشتر را پشت سر گذاشت، زلزلههایی که به بناهای دیگر شهر گنبدکاووس در آن زمان آسیبهای بسیاری زده بود. وی افزود: به طور قطع وقوع زلزلهها، تغییرات آب و هوایی و اقلیمی در سطح کلان و تغییر تراز آبهای زیرزمینی بر شکلگیری این ترکها بی تاثیر نبوده است، لذا وزارت میراث فرهنگی تهیه طرح سلامت سازه را در اولویت معاونت میراث فرهنگی قرار داده است. برج قابوس بنای تاریخی بازمانده از سده چهارم هجری قمری توسط «شمس المعانی قابوس بن وشمگیر» بر فراز تپهای خاکی در مرکز شهر گنبدکاووس ساخته شد، ارتفاع بلندی برج از کف تپه آن تا زیر قاعده مخروط، ۳۷ متر و ارتفاع گنبد مخروطی آن از کف قاعده تا راس آن ۱۸ متر است که روی هم رفته به ۵۵ متر میرسد که اگر ارتفاع ۱۵ متری تپهای که برج روی آن بنا شده را به آن اضافه کنیم، به ارتفاع ۷۰ متری این بنا از سطح زمین میرسیم. این بنای تاریخی ۹۲ سال پیش از این یعنی در سال ۱۳۱۰ هجری خورشیدی به شماره ۸۶ در فهرست آثار میراث فرهنگی کشور به ثبت رسید. اما قابوس بن وشمگیر که این بنا به نام او ثبت شده است، کیست...
دراین باره باید گفت: ابوالحسن قابوس بن وشمگیر بن زیار ملقب و معروف به شمس المعالی، از امیران سلسله زیاری بود. او علاوه بر پادشاهی، فردی فرهنگدوست بود و به شاعری و خوشنویسی، علاقه و تسلط بسیار داشت. قابوس بن وشمگیر ادیب بود، او در نظم و نثر فارسی و عربی سرآمد عهد خود بود؛ اما از سوی دیگر خصلتهایی داشت که با هنرمندی او در تضاد بودند. برخی منابع او را فردی سنگدل و بیرحم معرفی کردهاند که بهراحتی حکم قتل دیگران را صادر میکرد. شمس المعالی از دانشمندان حمایت میکرد و خوی شاعری داشت؛ اما در اواخر عمر، نوعی جنون بر او غالب شد. شمس المعالی به داشتن فضل و حکمت اشتهار داشت. کلمات او جامع حکمتها بوده و بهقول مولف روضهالصفا، در جمیع صفات کمالیه انسانیه از جمیع اهل عصر خویش ممتاز و مستثنی بود و در نجوم و علوم دیگر دست داشت. او مردی کریم، اهل دانش، شاعرپرور، ادیب و خوش خط بود و حتی در ۱۸ سالگی که در پناه سامانیان میزیست و دستگاه سلطنت نداشت، با فضلا و علما معاشرت و مکاتبه داشت و رفتارش با آنها کریمانه بود و آوازه فضائل او در سراسر بلاد اسلامی پیچید. او در انشای نثر عربی در ردیف بهترین سخنوران این زبان بود و به زبان فارسی و عربی شعر میگفت. استادی قابوس در زمینه خوشنویسی بر کسی پوشیده نبود. به گفته منابع تاریخی، صاحب بن عباد که از نویسندگان آن عصر بود، هر گاه خط قابوس را میدید، از زیبایی آن لذت میبرد و آن را به پر طاووس تشبیه میکرد. شمس المعالی در زمینه نگارش انشا نیز فردی سرآمد بود و در شعر فارسی و عربی نیز دستی تمام داشت. از او اشعار چندانی بهجای نمانده است؛ اما نامههای او را ابوالحسن یزدادی در یک کتاب با نام کمالالبلاغه جمعآوری کرده بود. اصل این کتاب از بین رفته است؛ اما بخشهایی از آن لابلای متن کتاب تاریخ طبرستان آمده است. شمس المعالی از دانشمندان عصر خود حمایت میکرد. اما از قابوس کتابی ارجمند نیز به نام قابوس نامه و برای نصیحت فرزندش بر جای مانده است. موضوع کتاب درباره سیاست و اخلاق بود و به زبان فارسی نوشته شده بود. شمس المعالی این کتاب را برای فرزندش گیلانشاه نوشت و در آن از تربیت فرزندان و آداب اجتماعی و آداب مملکت داری سخن گفت. او با نگارش این کتاب، دانستهها و تجربیات خود را در اختیار فرزندش قرار داد و مسائل زندگی را به او آموخت. کتاب قابوسنامه در ۴۴ باب نوشته شده و شامل مقدمه و تعلیقات نیز است. در هر باب، ابتدا به توضیح موضوع مورد بحث خود میپردازد و سپس حکایتی درباره آن نقل میکند. کتاب شامل موضوعاتی متنوع از جمله آداب مملکتداری، دانشها و فنون متداول، آیین زندگی، شیوههای غذا خوردن و مسائل اجتماعی مانند عشق ورزیدن، پرورش فرزند و انتخاب دوست است. در باب مسائل و موضوعات علمی نیز در این کتاب، بحثهایی شده که از جمله آنها شعر، نجوم و طب است. انشای کتاب با شیوه نثر ساده نوشته شده و مربوط به قرون چهار و پنج هجری قمری است. متن کتاب به وضوح نشان میدهد که نویسنده آن از اطلاعات و تجربیاتی پربار برخوردار بوده است. تنوع موضوعات کتاب و فواید مطالعه آنها از نظر اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، ادبی و علمی از اهمیت زیادی برخوردار است. از این کتاب میتوان به وضوح شیوههای حکومتداری در ایران و تمدن اسلامی را تا پیش از مغول، به وضوح مورد مطالعه قرار داد و آن را شناخت. بهترین تصحیح از این کتاب تصحیح و توضیح استاد دکتر غلامحسین یوسفی است که بارها به چاپ رسیده است.