انقلاب دوم ! نگاهی به حضور سلیمی نمین در دانشگاه گلستان
یادداشت |
حسین میقانی
13 آبان آنچنان که رهبر انقلاب گفتند در دو مورد ما برنده شدیم و در یک مورد آمریکا توانست به ما ضربه بزند. یکی از موارد پیروزی ما تسخیر لانه جاسوسی بود که کماکان بعد از چندین سال هنوز میتواند موضوعی پیچیده باشد و باید ساعتها در مورد آن بحث و فحص کرد. در همین ارتباط در دانشگاه گلستان هم برای بزرگداشت این رویداد تاریخی جلسه ای برگزار شد که سخنران آن آقای دکتر سلیمی نمین بود. مواردی که به نظر من در مورد اجرای این برنامه به نظر میرسد را ذیلا و مختصرا بیان میکنم و منتظر نقد و نظر موارد از طرف شما میمانم. حساسیت من در این مورد به این خاطر است که من خودم را هنوز یک دانشجو دانسته و کماکان طرفدار آن حرکت بوده و از آن دفاع میکنم، علیرغم اینکه مسیر آن حرکت شاید در ادامه آن و از ابتدایش خیلی عاقلانه نبوده باشد. تا جایی که در ذهن بنده است چگونگی اتخاذ این حرکت بدینگونه بود که دانشکده های دانشگاه تهران که من در دانشکده داروسازی بودم 5 نفر نماینده در شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران داشتند و از چهار دانشگاه ( تهران – شریف – پلی تکنیک – علم و صنعت ) از هر کدام ۵ نماینده در شورای مرکزی انجمن ( بعدها دفتر تحکیم نام گرفت و ماجراهای ...) اسلامی بودند که در مورد مسائل مختلف تصمیم گیری کرده و تصمیمات را به اطلاع انجمن دانشگاه مربوطه رسانیده و اگر نظرات اصلاحی بود، در شورای مرکزی انجمن مورد بحث قرار گرفته و نهایتا تصمیم قطعی گرفته میشد. زمانی که اعضای شورای مرکزی دانشگاه تهران در جلسات انجمن اسلامی دانشگاه تهران گزارش جلسات شورای مرکزی انجمن ( ساختمان جهاد در میدان انقلاب ) را ارائه می دادند، می گفتند که بچه های علم و صنعت نظرشان این است که باید هر دو سفارت آمریکا و روسیه را بطور همزمان اشغال کرد!!!. در سالگرد این انقلاب دوم در اطلاعیه ای اعلام شد که مراسمی از ساعت 14 الی 16 در سالن شهید مطهری در مورد 13 آبان برگزار میگردد و البته پیامک بعدی نشان از آن میداد که اگر فردی بخواهد از پردیس نوادا به سالن بیاید سرویس در ساعت 14.15 آماده است !!! با این محاسبات از ابتدا به نظر میرسید که جلسه راس ساعت برگزار نخواهد شد، بدون آنکه برای ساعت شروع پیام تصحیحی به صورت پیامک ارسال شود. الغرض جلسه شاید با 1 ساعت تاخیر شروع شد و پس از قران خوانی و سخنان رهبر انقلاب، سخنران محترم اقای دکتر عباس سلیمی نمین سخنرانی خودش را شروع کرد و مقداری در دفاع از دانشجویان و روشهای ضد انقلابی امپریالیسم امریکا ( به زعم بنده ) در مقابل انقلاب اسلامی حرف به میان امد و ...زمانی که سوالات کتبی و شفاهی در حال انجام بود یکی از دانشجویان زمین شناسی پشت تریبون رفت و با جرات فراوان در مورد جریانات 1401 سوال کرد که به نظر من خیلی به 13 ابان ارتباطی نداشت و زمانی که من خواستم سوالاتم را شروع کنم از روی ترس پشت تریبون نرفته ( البته تاکید مدیر فرهنگی که گفته بود هر کسی جرات دارد بیاید اینجا سوال طرح کند و به مزاح ) و از همان روی صندلی خودم سوالاتم را طرح کردم.
1 – من اقای سلیمی را از سالها قبل می شناختم از زمانی که ایشان در کیهان هوایی مشغول بودند و گفتم اگر از ابتدا گفته میشد که ایشان سخنران جلسه هست، میشد مقداری در مورد مواضع ایشان تحقیق و بررسی کرد تا اگر احتمالا در حضور دانشجویان موضعی دیگر میگرفت بتوان به صورت مستند آنها را ارزیابی کرد !
2 – به نظر من اینکه امپریالیسم امریکا خصومت ذاتی با انقلاب اسلامی و تقریبا با تمامی انقلابها دارد و در خیلی از جریانات ضد انقلاب ایران دست داشته است شک و تردیدی به جا نمانده است. ای کاش سخنران در مورد چگونگی انجام مقدمات کار و اطلاع یافتن امام از آن جریانات و ... بیشتر صحبت میکرد و با توجه به نوع مسئولیتش " رییس بخش تاریخ ؟" میتوانست زوایای تاریک آن جریان اتفاق افتاده که به عنوان انقلاب دوم مطرح است را باز کند تا نسل جدید دانشجویی تشنه شنیدن اطلاعات زیر خاکی، از کنه جریان با خبر شود.
3 – به راستی در حال حاضر نظر اکثریت جامعه نسبت به آن جریان چیست ؟ آیا پایشی صورت گرفته است که چند درصد از جامعه و یا بهتر بگویم چند درصد از دانشجویان حال حاضر دانشگاهها هنوز مدافع آن حرکت هستند ؟ و یا اینکه اگر در حال حاضر اینچنین حرکتی صورت گیرد شما در آن شرکت می کنید ؟ و یا اگر آن زمان بودید با ان حرکت همراهی می کردید؟
4 – اینکه قرار بود تسخیر سفارت فقط 4 روز طول بکشد ولی 444 روز طول کشید دلایل این طولانی شدن چه بود ؟ آیا دانشجویان خود تصمیم گیرنده آن طولانی شدن بودند و یا اینکه سیاسیون و ... آنها را وادار به اتخاذ چنین تصمیمی کردن ؟ اصلا نقش سید احمد در آن ماجرا چقدر بوده است ؟ در این مورد چرا هیچ گونه اطلاعاتی به بیرون درز نمی کند ؟
5 – چرا فرجام و سرانجام این حرکت انچنان خاتمه یافت و آن مسائلی که حول و حوش بیانیه الجزایر در افواه موجود است چقدر با واقعیت منطبق است و مسائلی از این قبیل میتوانست مورد بحث و بررسی قرار گیرد و چرا گوینده که خود تاریخدان است به این مسائل نپرداخته است. به نظر من مسائلی از قبیل فشارهای جانبی و مخصوصا مخالفت های دولت موقت و در پایان تصمیم گیرندگان که خود از کسانی بودند که سالها کار سیاسی و حزبی و گروهی کرده بودند و البته تغییر جهت هایی هم در برخی از آنها دیده میشده است به چه دلیل و یا به چه دلایلی آن تصمیم ها را اتخاذ کردند که کماکان بعضی اوقات مورد سوال واقع میشوند در حالی که بطور کامل از جانب امام مورد تایید بودند!.
6– نظر خود آن دانشجویان اکنون چیست ؟ از آن دانشجویانی که از دیوار سفارت بالا رفته اند در حال حاضر چند درصدشان هنوز بر آن تصمیمات مهر تایید میزنند ؟ بعضی از آن دانشجویان نه تنها موافق آن جریان نیستند بلکه حتی مخالفت ها و ندامت هایی را پذیرفته و با اعلام مواضعی حتی تا حد مهدورالدم بودن پیش رفته اند و البته تعدادی نیز، زمانی که وضع جاری را مساعد زندگی خود و فرزندان ندیدند به همان ینگه دنیا مهاجرت کرده اند و الان معدودی از آنها در حال سیاست ورزی بوده و در مسند حکومت داری هستند که آقای ضرغامی یکی از آن دانشجویان است. و از آن دانشجویان در حال حاضر کمتر کسی هست که در هسته سیاست گذاری دولت جمهوری اسلامی حضور داشته باشد.
7– بالاخره ابتدای این فکر از جانب چه گروهی بوده است و گروههای چپ که چند روز قبل عمل مشابه ای انجام دادند چرا حرکتشان به شکست انجامید. در چه مرحله ای این حرکت از جانب گروههای اسلامی مورد تایید قرار گرفت ؟ شخصی مانند موسوی خوئینی ها از کدام پنجره وارد این سیاست بازیها شد ؟ و الان نظر ایشان در آن مورد چیست ؟ و چرا فردی مانند ایشان در حال حاضر مغضوب است که حتی کتابی 300 صفحه ای بر علیه ایشان نوشته و در تیراژ بالا منتشر شده است؟.
8– حمایت اولیه مجاهدین از حرکت دانشجویان و در ادامه موضع گیریهای آنها را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ چرا در ابتدا این ضد امپریالیستهای دو اتشه حمایت کامل خودشان را از حرکت دانشجویان اعلام ولی در ادامه و بنا بر دلیل خودشان ( حضور نیروهای ارتجاعی در بدنه دانشجویان ) همراهی انچنانی نکرده و در پایان این عمل را محکوم کردند. ایا به دلیل تضاد انها با جمهوری اسلامی انها را وادار به اتخاذ اینچنین تصمیمی درون گروهی کرده است و یا اینکه مسئله دیگری باعث ان شده است؟.
9 – مطلب مهم دیگری که کمتر مورد عنایت بوده و مغفول مانده است همراهی تمام و کمال مردم با آن حرکت بوده است بطوریکه حتی شبها در خیابان طالقانی می خوابیدند تا اگر حمله احتمالی بر ضد دانشجویان انجام گیرد، بتوانند از فرزندان خودشان دفاع کنند و در آن مقطع همان فرزندان نشان دادند که آنها آوانگارد حرکت و جنبش اجتماعی میتوانند باشند، چیزی که امروزه و از عهده دانشجویان امروزی بر نمی آید و یا اینکه دانشجویان امروزی شاید به مسائل اجتماع و سیاستهای جهانی آنچنان اشنایی ندارند تا بتوانند جامعه را با خود همراه کنند مسئله ای که در جریانات پاییز 1401 به خوبی نمایان بود.
10 – در اینکه در سفارت امریکا و بر علیه ایران جاسوسی صورت میگرفته است شکی نیست و باز هم اینکه گفته میشود انجا لانه جاسوسی بوده است ایا بقیه سفارتخانه ها مسجد است ؟ بر اساس وظایف تعریف شده هر سفارتخانه انجام عملیات جاسوسی و ضد جاسوسی جزو کارهایی است که باید انجام شود و اینکه گفته میشود در سفرات امریکا میلیونها دستگاه جاسوسی وجود داشته است نباید باعث تعجب شود چرا که در آن زمان، دوران جنگ سرد بوده است و کشور عزیز ما ایران به عنوان یکی از پایگاههای مهم امریکا برای رصد حرکتهای شوروی سابق بوده است. نمونه آن در منطقه صفی آباد بهشهر بوده است که یکی از نزدیکترین مناطق به روسیه میباشد.
11 – در پایان به نظر من تاکنون تصویری کلی از این حرکت دانشجویان ارائه نشده است و یا اینکه بنده اطلاع ندارم و آن اینکه پیامدهای این حرکت در جمیع موارد اجتماعی اعم از سیاسی و اقتصادی و ... مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است تا مشخص شود که این حرکت عظیم چه نقاط مثبت و یا منفی داشته است و اگر این حرکت صورت نمی گرفت آنگاه با این حجم جاسوسی احتمال انجام چه حرکتهایی از جانب آمریکا بر علیه دولت نوپای جمهوری اسلامی صورت میگرفت؟.
عضو هیات علمی دانشگاه گلستان