■   حسین پایین محلی

با شکل گیری دولت ملت در اندیشه سیاسی غرب مدرن مقوله امنیت نه تنها به مرزهای جغرافیایی محدود نشد، بلکه غرب مدرن به دنبال دولت جهانی بود و بعد از قرن نوزدهم که ساختارهای جهانی سه قطبی تعریف شد، امنیت جهانی و امنیت ملی در نظام‌های برآمده از انقلاب صنعتی وعصر روشنگری به هم گره خوردند. لیبرالیزم، مارکسیسم و فاشیسم_نازیسم سه نظامی بودند که در نزاعی در قرن بیست جنگهای جهانی اول و دوم وسپس سردی را رقم زدند که در هر دوره ای یک رقیب حذف شد. امنیت ملی امروز صرف در جغرافیا تعریف نمی‌شود(عنصر ثابت جغرافیاست) که اگر هم بشود باز امروز جنگهای آب وهوایی و بیولوژیکی و ...از حوزه قدرت نظامی وحاکمیت بیرون وتبدیل به مسائل ملی و منطقه ای و جهانی گردیده است. لذا حکومت‌ها در راستای امنیت ملی باید همواره دکترین به روز شده ای را داشته باشند و برای حفظ امنیت نه به جغرافیای سیاسی مشخص خود بلکه ضمانت امنیت خود را درخارج از مرزها جستجو کنند. به عنوان مثال امروز درحوزه های سلاح های محرمانه وکلی سری بحث ایجاد زلزله، تغییرات آب وهوایی، ایجاد خشکسالی برای کشورها ازطریق بارورسازی ابرها از راه دور، جنگ در حوزه صنایع غذایی و دام وطیور وکشاورزی از طریق تولید وتوزیع باکتری ها، ویروس ها و از بین بردن محصولات و ایجاد قحطی و در نهایت وابسته سازی دولت‌ها به غرب و دولتهای جهانی (بخوانید نظام سلطه)هست. جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس، بحران‌های زیادی را پشت سر گذاشته چرا که جنس بحران ها در فضای سنتی ومدرن یکی بوده اعم از جنگ، ترور، تحریم، تجزیه طلبی، و... اما امروز با پدیده های بسیاری مواجهیم که هریک در سطح برخی مناطق یک بحران(مثل مهاجرت افغانها از مرز شرقی وکمبود آب واشتغال در سیستان) ودر سطح کشور تبدیل به چالش و با توجه به عدم تدبیر و رهاشدگی تبدیل به بحران می‌شود. بحرانی که اول فشار آن بر مردم می آید که همواره هزینه مرگ بر آمریکایی را دادند که برخی مسئولانش یا دوتابعیتی اند و یا برای تحصیل علم وخدمت به اسلام فرزندانشان را روانه دیار غربی کردند که از قضا دشمن ما هستند! احصا نظام مسائل جامعه ایرانی در بخشهای مختلف ملی که تاثیرات آن در بخشهای کوچکتر هم بوده کاری سخت نیست اما حل آن نیازمند یک مهندسی و به روزرسانی دکترین امنیت ملی همرا با پیوست رسانه ای است.  امنیت در همه حوزه ها نیازمند توجه است و در جنگ ترکیبی ما و نظام سلطه از هیچ نقطه ای نباید غفلت کرد. از حوزه تغییرات اقلیمی و جنگهای نو تا امنیت سایبری وفضای مجازی، از مدیریت مهاجرین و بحثهای مربوط به افغانستان که خود مسائل خاص خود را دارد(حق آبه ایران، تعدی به مناطق مرزی و درگیریهای خرد در منطقه مرزی تاهجوم افغانها و...)همگی نیازمند آن است که حاکمیت ورود جدی کند و در دکترین امنیت ملی خود مسائل را احصا و آینده پیش رو درحوزه های مختلف را توسط هیات های اندیشه ورز پیش‌بینی و پیشگیریهای لازم را ارائه نماید. امنیت ملی یعنی اینکه هرنقطه ای که برای ایرانی تهدید می‌شود باید آن نقطه را به تهدید برای تهدید کننده تبدیل کرد. تروریسم حوزه وسیعی دارد که علاوه بر تروریستی که به شاهچراغ حمله کرد تا تروریستهایی که در ساختارهای حاکمیتی بانفوذ ساختاری ما را به تبعیت بی چون و چرا از ارزش‌های غربی وا می دارند، میشود. باید براساس یک دکترینال جامع همه نقاط ضعف وقوت وفرصت وتهدید را رصد و اقدامات لازم اعم از آسیب شناسی تا پیشگیری و عملگرایی را لحاظ نمود.

فعال  سیاسی