شایستهسالاری، نه قبیلهگرایی ...
یادداشت |
علی کیان
پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم و قرار گرفتن در قدرت، متاسفانه طبق روال همیشگی دولت بهصورت فلهاي نيروهاي پيشين را کنار گذاشته و افرادي که به شکلي منتسب به خودشان بود را براي تصميمگيري در بخشهاي مختلف به کار گرفتند. این در حاليست که در عزل و نصب مدیران، به تخصص و تجربه افراد توجه نشده و همین امر باعث شد تا با اوجگيري «قبيلهگرايي» بار دیگر ناکارآمدي را در عرصه مديريت شاهد باشيم. مسالهی نگرانکنندهی ديگری که تقريباً از يک دههی گذشته در فضاي سياسي پررنگتر شد، چيزي جز اين نيست که جرياني بهطور کاملاً ملموس، خود را خودي و رقيب را غيرخودي ميداند، که بايد اذعان داشت؛ اين نگاه بسيار غلط، ريشه در تماميتخواهي دارد که پديدهی خسارتبار "قبيلهگرايي" را در عرصه سياست به وجود آورده است. اين رويکرد اشتباه در حالي شدت گرفت که ايران تحت شديدترين تهديدهای بينالمللی بوده و بيشتر از هر مقطع ديگري به انسجام در داخل نياز دارد، تا از اين دورهی مملو از مانع و چالش با کمترين هزينهی ممکن عبور کند. از آنجاییکه مدیران حاضر در میدان، جهت حل مشکلات مردم کشور، نقش چندانی در طراحی برنامههای مدون؛ کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت ندارند و در یک جمله؛ فاقد هرگونه تخصص و تجربهای در علم اقتصاد میباشند، بنابراین نمیتوان دورنمای روشنی از شکوفایی اقتصادی در کشور متصور بود. از سوی دیگر طیف مشخصی که در حال حاضر زمام امور را در دست دارند، طوري رفتار ميکنند که انگار صاحب کشور هستند، در حالیکه نظام به واسطهی حضور فعال طيفهاي مختلف با نگاه و سليقههاي متضاد است که توانسته به اینجا برسد و گروههاي سیاسي با وجود تفاوت عقيده، هرکدام قدمهاي مثبتي در جهت رشد و اعتلای کشور برداشته و برنامههایي را در راستاي تحقق اهداف ملي اجرايي کردهاند. اين نشان ميدهد که ايران براي همه ايرانيها است و تفاوت عقيدهها در جريانهاي سياسي، دليل نميشود گروهي خود را نسبت به گروه ديگر دلسوزتر و شايستهتر بداند. واقعاً جاي بسی تاسف است که گروهي از جايگاههاي ممتاز نظام و در تريبونهاي مهم طوري اظهار نظر ميکنند که گويي خود صاحب کشور و تنها منجي براي رهايي از مشکلاتند! اینها بهگونهای رفتار میکنند که گويا جناح رقيب ماموريت دارد تا نظام را تخريب و منافع عمومي را لگدمال کند. باید توجه داشت که خودبزرگبيني و بيتوجهي به توانايي جناح رقيب نتیجهای جز شکست در امور سياسي و اقتصادی کشور را بهدنبال نداشته و علیرغم اينکه تفاوت نگاه در سياست و مديريت یک امر طبيعي است، نبايد موجب بروز قبيلهگرايي در ساختار مديريت شود. مسلماً در این برههی حساس، اصولگرايان، اصلاحطلبان و همهی آنانيکه معتدل شناخته ميشوند، همگي هدفی جز اعتلاي نظام اسلامي ندارند و اينکه هر کدام راه مدنظر خود را بهتر و عقلانيتر ميدانند، امري عادي است.
خبرنگار