عيسي سنگدويني، سرمربي تيم واليبال پاس گرگان: هواي واليبال راهم داشته باشيد
تیتر اول |
مهران موذني- استان گلستان همواره به عنوان يکي از مهدهاي واليبال کشور مطرح بوده. با اين حال، دستاوردهاي چشمگير تيم پاس گرگان در سالهاي اخير، بيسابقه بوده است. از جمله قهرماني بدون باخت در ليگ يک و سومي در ليگ برتر. موفقيتهايي که موجب ترويج هرچه بيشتر واليبال در استان شده. در همين راستا، با عيسي سنگدويني، سرمربي پاس گرگان، رئيس هيئت واليبال استان و همچنين سرمربي تيم ملي نيروهاي مسلح ايران گفت و گو کرده ايم تا چگونگي دستيابي به موفقيتهاي تيم را از زبان خود او بشنويم.
با سلام و عرض ادب خدمت شما. لطفا خودتان را براي مخاطبان گلشن مهر معرفي کنيد.
عيسي سنگدويني هستم. متولد 28 مهر 1359. تحصيلاتم را تا دکتري مديريت ورزشي ادامه دادم. مربي بين المللي هستم و حدود 20 سال است که مربيگري ميکنم. تيم پاس را از پايه تحويل گرفتم. سالي که با پاس در ليگ يک حضور داشتم، با 21 بازي بدون باخت قهرمان شديم و رکورد جديدي ثبت کرديم. در سال اول حضورمان در سوپرليگ، با شگفتيسازي تيم پنجم ليگ شديم. سال گذشته براي اولين بار در تاريخ واليبال استان، سوم ايران شديم. در زيرگروه هم به عنوان قهرماني ايران دست پيدا کرديم. در حال حاضر در سوپرليگ ايران هستيم و شرايط خوبي در جدول داريم.
از چه سالي واليبال را شروع کرديد؟ آن زمان شرايط واليبال استان چطور بود؟
فکر ميکنم از 12 يا 13 سالگي واليبال را شروع کردم. با توجه به اينکه در روستا زندگي ميکردم، براي تمرين به شهر ميآمدم. استان گلستان با توجه به اينکه مهد واليبال کشور است، هميشه شرايط خوبي در عرصهي واليبال داشته و آن دوره هم در ليگ تيمداري ميکرد.
به عنوان بازيکن هم در واليبال فعاليت داشتيد؟
بله. در ليگ تهران و بازيهاي نيروهاي مسلح ايران به عنوان بازيکن حضور داشتم و موفق شدم 10 سال قهرمان بازيهاي نيروي انتظامي و 10 سال قهرمان نيروهاي مسلح ايران شوم. همچنين در تمام مقاطع دانشجويي هم به عنوان قهرماني رسيدم.
عامل اصلي قهرماني در ليگ يک با رکورد 21 بازي بدون باخت چه بود؟
همدلي و نقش مربي. قهرماني ما بدون پول اتفاق افتاد. از آن جايي که تيم پاس يک تيم نظامي است و بازيکنهاي سرباز در اختيار دارد، سرمربي بايد روانشناس خوبي باشد و بين خودش و بازيکنان همدلي ايجاد کند. وقتي پولي در کار نباشد، همدلي خيلي مهم است. همدلي به پشتکار بازيکنان و در نهايت به موفقيت تيم ختم ميشود.
چند درصد از بازيکنان تيم سرباز بودند؟
100 درصد بازيکنان ما سرباز بودند و دريافتي خاصي نداشتند. هنوز هم اوضاع به همين شکل است و تمام بازيکنان سرباز هستند.
سال پيش که تيم پاس مقام سوم را کسب کرد، از نظر بودجه و زيرساخت شبيه به تيم سوم کشور بود؟
به هيچ عنوان. تيمهاي 40 ميلياردي اوت شدند. تيمهايي که 20 يا 30 ميليارد هزينه کرده بودند به دسته يک سقوط کردند. اما ما با کمترين هزينه براي اولين بار در تاريخ واليبال استان، قهرمان کشور شديم.
حمايتها از پاس حاضر در ليگ يک با پاس حاضر در سوپرليگ که سوم کشور شد، چه تفاوتهايي داشت؟
حمايتهايي که صورت گرفت، در حد يک تيم ليگ برتري نبود. به هر حال، براي بستن يک تيم ليگ برتري، به 20 يا 30 ميليارد هزينه نياز است. اما ما هيچ اعتباري نداشتيم. در حال حاضر هم شرايط همين است. اگر همدلي، پشتکار و همت برخي افراد نباشد، چنين جايگاهي نخواهيم داشت. جا دارد از چند نفر تشکر کنم. از مدير عامل هاي وب ايران، آقاي ميري که سال اول پيگير تيم پاس بودند. از مهندس قنبرنيا در هاي وب گلستان و از رستوران ملل و آقاي اسماعيلي که شبانهروزي کنار تيم است و ما را حمايت ميکند. حمايت از پاس مستلزم اين است که مسئولين ما اعم از استاندار، نمايندگان مجلس و مدير کل محترم از ما حمايت کنند. همچنين جا دارد از دکتر آسيايي، رئيس کل دادگستري استان، آقاي اسپانلو، دادستان محترم و معاون ايشان، آقاي صداقت که حامي تيم هستند، يک تشکر ويژه داشته باشم. البته شهردار محترم و اعضاي محترم شوراي شهر را هم نبايد ناديده گرفت که سال گذشته کمکي حدود 2 ميليارد تومان به تيم کردند. امسال هم بنا شده که از حمايتشان دريغ نکنند و همانطور که هواي بسکتبال را دارند، به واليبال هم نگاهي داشته باشند. چرا که اين تيم پاس هم از همين شهر است و نياز به حمايتهاي مسئولين شهري و استاني دارد. مگر گلستان چند تيم در ليگهاي برتر دارد؟ يکي تيم واليبال گنبد است که به همت مسئولين شهرداري، نمايندگان در ليگ حضور دارد. ديگري تيم بسکتبال است که شهرداري آن را در اختيار گرفته و در نهايت، تيم پاس که يک تيم نظامي است. به همين جهت، انتظار داريم که از پاس هم حمايت بشود.
بعد از کسب مقام سومي هم حمايتها به همان شکل بود؟
براي اولين بار بود که چنين مقامي کسب ميکرديم. به هر حال، اتفاق بزرگي بود. همزمان با قهرماني تيم بسکتبال و تجليلهايي که از آنها صورت گرفت، من در اردوي تهران تيم ملي بودم. وقتي خبر را شنيدم، خيلي ناراحت شدم. يک پيامک براي جناب استاندار فرستادم و از ايشان گله کردم. ايشان دستور دادند که از تيم پاس هم تجليل شود. اما از سال گذشته تا کنون، چنين اتفاقي نيفتاده. بازيکنان هم از اين بابت به من خيلي گله کردند.حتي از يک سري حمايتهاي سادهاي هم دريغ ميشود. به طور مثال، براي هر بازي تيم بسکتبال، در شهر بنر نصب ميشود. اما اين کار براي بازيهاي تيم واليبال صورت نميگيرد. ما در اين شهر غريبهايم. هم غريب و هم غريبه. متاسفانه، حضور تيم پاس ناخوشايند برخي افراد است. چرا که ما بدون پول کار ميکنيم و آنها با هزينههاي ميلياردي. مگر ما اهل اين شهر نيستيم؟ مگر پاس تيم همين شهر نيست؟ چه فرقي ميکند؟ مگر شهرداري بودجه و اعتبار ندارد؟ مگر اين بودجهها براي مردم همين شهر نيست؟ ما هم اهل همين شهريم. 40 يا 50 درصد اعضاي تيم، بومي همين شهر هستند.
سالي که قهرمان ليگ يک شديم، چند درصد از بازيکنان تيم بومي بودند؟
حدود 60 يا 70 درصد.
در طي اين چند سال، از تيم پاس چه بازيکناني به تيم ملي بزرگسالان راه پيدا کردند؟
امين اسماعيلنژاد از پاس به تيم ملي رسيد و در حال حاضر در ايتاليا و در بهترين باشگاه جهان توپ ميزند. آرمان صالحي هم از بازيکنان پاس بود که مليپوش شد و اکنون در تيم شهرداري اروميه حضور دارد. از بين بازيکنان حال حاضر پاس، از نظر من 4 نفر شايستگي حضور در تيم ملي را دارند.
شما مربي تيم ملي واليبال نيروهاي مسلح ايران هم هستيد؟
بله. در طي حضورم در اين تيم، تاکنون موفق شديم 2 قهرماني و 1 مقام سومي ارتشهاي جهان را کسب کنيم. همچنين مقام چهارمي و پنجمي المپيک را به دست آورديم.
با توجه به اينکه کل بازيکنان تيم پاس سرباز هستند، چند درصد از تيم نيروهاي مسلح ايران را اين بازيکنان تشکيل ميدهند؟
تيم پاس تنها نمايندهي نيروهاي مسلح در ليگ است. پس قاعدتا تمام ظرفيتها و بازيکنهاي سطح بالا در تيم پاس هستند. بازيکني که مليپوش باشد، در ليگ يک بازي نميکند. چيزي حدود 70 يا 80 درصد بازيکنان تيم ملي واليبال نيروهاي مسلح، از بازيکنان پاس هستند.
با توجه به عناوين درخشاني که واليبال گلستان طي سالهاي اخير کسب کرده، ميتوان گفت دورهي کنوني، عصر طلايي واليبال استان است؟
گلستان دو نماينده در ليگ دارد. گنبد به عنوان مهد واليبال ايران که چشمهي خروشان واليبال استان است و تيم پاس. در حال حاضر، واليبال استان از حالت تکقطبي در آمده به دوقطبي تبديل شده. در اين شرايط، گرگان شهرهايي مثل گميشان، بندرترکمن، کردکوي، آق قلا و علي آباد را تحت پوشش قرار ميدهد. از ديگر طرف، گنبد باقي شهرهاي استان را پوشش ميدهد. همين موضوع در آيندهنگري براي ردههاي جوانان و نوجوانان تاثيرگذار است. تيمهاي ليگ برتري بايد تيم جوانان و نوجوانان داشته باشد. در نظر بگيريد که 20 نوجوان در تيم نوجوانان پاس و 20 نوجوان در تيم نوجوانان گنبد حضور دارند. همينطور 20 جوان براي هرکدام از تيمهاي جوانان گنبد و پاس. يعني مجموعا در استان 80 نوجوان و جوان مشغول طي کردن ردههاي سني واليبال حرفهاي هستند.
پس اگر بگوييم در بهترين دورهي واليبال تاريخ استان به سر ميبريم، بيراه نگفتهايم؟
صد درصد. شرايط ايدهآلي در واليبال استان حاکم است. هيئت واليبال استان در 4 سال گذشته، به طور متوالي هيئت اول کشور شده. عليرغم حضور استانهايي مثل آذربايجان غربي، اصفهان، تهران، خراسان و مازندران، با اينکه گلستان صنعت آنچنانياي ندارد، هيئت واليبال آن موفق شد در همهي حوزهها و شاخصها در بخش آقايان و بانوان، رتبهي اول را کسب کند. در ردههاي زير 16 سال، 5 بازيکن فيکس تيم ملي از استان گلستان هستند. بهترين ليبروي جهان از شهر گرگان است که در پاس گرگان بازي ميکند. همچنين بهترين مدافع جهان، آرمين بهشتي نيازي از شهر گميشان است. براي اولين بار در تاريخ استان، مقام سومي سوپرليگ به دست آمد. علاوه بر آن، آمار 21 برد در 21 بازي براي اولين بار در تاريخ واليبال ايران حاصل شد که بدون پول، ديگر اين اتفاق نخواهد افتاد.
اوضاع زيرساختهاي واليبال شهرهاي استان به چه شکل است؟
متاسفانه زيرساختهاي ما به خوبي استانهاي آذربايجان غربي، اصفهان، تهران و حتي خراسان نيستند. با توجه به پتانسيل بالاي ما در واليبال، انتظار ميرود مسئولين ما اعم از استاندار، نمايندگان مجلس و مدير کل ورزش و جوانان استان، از وزارت ورزش مطالبهگري داشته باشند. البته مدير کل محترم ورزش، نگاه مثبتي به عرصهي واليبال دارد. ايشان با توجه به پويايي بالاي واليبال در شهرهاي استان، دستوري ابلاغ کرده که توجه ويژهاي به واليبال استان بشود.
به عنوان يکي از مربيان سابق تيم ملي بزرگسالان ايران، از نظر شما تغيير سرمربي تا چه اندازه مشکل تيم را حل خواهد کرد؟
مطمئنا نياز بود که تغييري انجام بشود. هميشه گفتهايم تغيير، تدبير انسانهاي عاليست. فدراسيون بايد چنين ترتيبي ببيند که با تغييرات اساسي، اتفاقات خوشايندي براي واليبال بيفتد.
چند هفته پيش جلسهاي در کميته فني براي انتخاب سرمربي بعدي تيم ملي برگزار شد که شما هم از حاضرين آن بوديد. خروجي جلسه چه بود؟
قرار شد به جمعبندي برسيم و سرمربياي براي تيم ملي انتخاب کنيم که به روند صعودي آن کمک کند. انشالله در جلسات بعدي کميتهي فني، انتخاب نهايي صورت خواهد کرد.
يعني در جلسه نام افرادي به عنوان کانديد سرمربيگري تيم ملي مطرح شد؟
بله. 21 کانديد براي سرمربيگري در نظر گرفته شده بود که در نهايت به 6 کانديد نهايي تقليل يافت. در جلسهي بعدي انتخاب از آن 6 نفر صورت خواهد گرفت.
جز سعيد معروف گزينههاي ايراني ديگري براي سرمربيگري تيم ملي مطرح بودند؟ آيا اين گزينهها توانستند به جمع 6 کانديد نهايي برسند؟
بله. به طور مثال، آقاي اکبري جزو گزينههاي فدراسيون بودند. در جمع اين 6 کانديد هم گزينههاي ايراني حضور دارند.
انتخاب خود شما از بين مربي ايراني و خارجي کدام است؟
من در حال حاضر با مربي ايراني موافق نيستم. مربيان ايراني هم همان ظرفيت بالا را دارند. اما در صورت انتخاب، آن مربي از هر جهت تحت فشار خواهد بود. ما بايد شخصي را انتخاب کنيم که هيچ دخل و تصرفي در ليگ ايران نداشته باشد. يعني مربي نبايد در اردوي تيم ملي ترکيب تيم سال آيندهاش در ليگ را بچيند. ظرفيت واليبال ايران خيلي بالاست و مربي بايد از تمام ظرفيتهاي کشور استفاده کند. يعني نگاهي به اينکه کدام بازيکن اهل کدام شهر است، نداشته باشد.
اگر برگرديم به چند سال پيش و جاي آقاي ولاسکو يک مربي ايراني قرار دهيم، همان رتبه کسب خواهد شد؟
بحث آقاي ولاسکو متفاوت است. ايشان قبل از اينکه مربي باشد، يک روانشناس بود. ولاسکو نظم را در واليبال ايران حاکم کرد. وقتي نظم در يک تيم يا يک مجموعه حاکم شود، حرکت رو به جلو خواهد بود. بازيکنان تيم ملي ايشان را پذيرفتند. وقتي تيمي يک مربي را بپذيرد، حتما روند صعودي خواهد داشت.
بعد از ولاسکو آن نظم خاص از تيم ملي رفت؟
از نظر من ديگر آن نظم در تيم ملي حاکم نبود. البته نسل بازيکنان تيم ولاسکو هم نسل طلايي ايران بود. شهرام محمودي، امير غفور، عادل غلامي، سيد محمد موسوي، سعيد معروف، مهدي مرندي، فرهاد قائمي و مجتبي ميرزاجانپور بازيکنان درخشاني بودند. آقاي ولاسکو در آن دوره آمد و نظم را حاکم کرد که توانستيم به موفقيت برسيم. البته باز هم ميتوانيم آن موفقيتها را تجربه کنيم. ايران ما چنين ظرفيتي را دارد. چند ماه پيش سعيد معروف در يک مصاحبه گفت ولاسکو در اردوي تيم ملي 50 نفر را در قالب تيم الف و ب در چهار نوبت تمرين ميداد و همزمان براي مربيان هم کلاسهاي مربيگري ميگذاشت. طوري که از 9 صبح تا 7 شب مشغول همين امور بود. آقاي ولاسکو قرارداد مالي بسته بود. کميته فني بايد از مربي ايراني هم چنين چيزي را طلب ميکرد تا تيم ب پشتوانهي تيم الف باشد. به طوري که اگر يک بازيکن از تيم الف دچار افت شد، به تيم ب برود و اگر بازيکني از تيم ب پيشرفت داشت، به تيم الف. اگر چنين رقابتي همراه با شايستهسالاري و نظم صورت بگيرد، حتما تيم ملي رشد خواهد کرد.
پس مشکل از فدراسيون بود که چنين خواستهاي از مربي ايراني نداشت؟
فدراسيون همهي اختيارات را به سرمربي ميدهد. وظيفهي سرمربي است که مطالبهگري کرده و خواستههايش را بيان کند. بالاخره فدراسيون وظايف ديگري هم دارد. بايد به ردههاي نوجوانان و جوانان هم رسيدگي کند. ناگفته نماند که رتبههاي خوبي در همين ردهها کسب شده. از جمله نائبقهرماني در مسابقات نوجوانان جهان، قهرماني در ردهي زير 16 سال آسيا و قهرماني در مسابقات جوانان جهان. فدراسيون بايد براي اين تيمها به دنبال منابع مالي باشد. شاخصهاي برنامهريزي را بايد خود سرمربي مطرح کند.
تيم ملي در مسابقات قهرماني آسيا 2021 با سرمربيگري آقاي عطايي، عملکرد درخشاني داشت. چطور اوضاع از اين رو به آن رو شد؟
به نظر من، عدم مديريت خود ايشان و اعتماد به برخي از اطرافيان خودش سبب اين موضوع شد. آقاي توتولو مربي خيلي قابلي بود. آقاي خوشخبر ساليان سال سرپرست تيم ملي بود و به عنوان يک بزرگتر در تيم حضور داشت. بايد به اين افراد اعتماد ميشد.
از اينکه وقتتان را
در اختيار مخاطبان گلشن مهر گذاشتيد، سپاسگزاريم.