شانزدهم آذر روز کدام دانشجوست؟
یاددداشت اول |
■ بامسووليت سردبير
پنجشنبه شانزدهم آذر ماه، روز دانشجو بود. دانشجويان در پنج دهه گذشته در سير تطور تاريخ ايران داراي فراز و نشيب هاي فراوان بوده اند. پيش از انقلاب اسلامي و در سالهاي منتهي به آن، سيطره انديشه مارکسيستي بر تمام جهان آن روز امري مشهود و تا حدي معمولي به نظر مي آمد، به تبع آن ادبيات مارکسيستي و ترويج انديشه هاي ضد امپرياليستي ضديت با سر مايه داري مخالفت با اقتصاد آزاد، و ترويج انديشه هاي برابري جويانه و طرح شعارهايي مانند جامعه بي طبقه توحيدي ودفاع از مستضعفان به صورت عام رواج پيدا کرد، شايد بتوان گفت حسينيه ارشاد و طرح مباحث درهم و ناموزون از مفاهيم اسلامي در اين دوره يکي از دلايل اصلي طرح چنين انديشه هايي در جامعه منتهي به انقلاب بود، تربيت دانشجوياني به شدت ضد غرب و ليبراليسم نتيجه تاثير چنين انديشه هايي بود که در نهايت با پيروزي انقلاب اسلامي و تسخير سفارت آمريکا عملا آن جوش و خروش به محاق رفت و در ادامه دانشجويان با تاکيد بر انديشه هاي بر جا مانده و ته نشين شده از قبل از انقلاب و پس از تسخير سفارت با دولت ميرحسين موسوي که به فراخور زمان در دوران جنگ نگاه بسته اي به اقتصاد داشت همراهي کردند، دور بعدي تطور دانشجويان با تحکيم وحدت و مخالفت با طرحهاي دولت سازندگي آغاز شد. فعاليتهاي اين دوران دانشجويان، منجر به کشمکش بين دولت وقت و دانشجويان شد که گاه به درگيري و گاه به مدارا گذشت اما دانشجويان نمي توانستند جهت گيري هاي دولت سازندگي را در آزاد سازي اقتصاد و توسعه برتابند. در دولت اصلاحات دانشجويان با گذر زمان انديشه هاي چپگرايانه را کنار گذاشتند و به شدت مدافع آزادي بيان و آزادي فعاليت هاي سياسي و توسعه احزاب و حقوق فردي شدند، دفاع از مباني ليبراليستي و آزادي رفتاري بود که با گذشته تفاوت بسيار داشت اما شدت حرکت دانشجويان منجر به برخورد با بخش هاي ايدئولوژيک حکمراني شد...
و اتفاقات کوي دانشگاه تهران و اعتراضات دانشجويي در دهه هشتاد ثمره اين سير تطور بود، پس از آن وقايع هم ديگر دانشگاهها در طول بيست سال گذشته از نشاط و شادابي دور شد و عملا اين روزها به نخوت و سستي دچار شده است ديگر نه خبري از گفت و گو و نقد و بررسي، نه کرسي هاي آزاد انديشي و نه نقد و نظرات مختلف است، دانشجوهاي امروز هم گويا نسبتي با اسلاف خود ندارند، دنياي اندرويد ، شيوه حکمراني، مصالح زندگي و شايد بسياري از امور ديگر، آنها را محافظه کار کرده است و جايگاهشان در سبد افکار عمومي نيز دچار نوسان و تغيير شده است. اگر قرار بر آن باشد که دانشجويان ميدان نقد و نظر داشته باشند بايد براي آنها ميداني امن و عرصه اي مطمئن براي نقد و گفت و گو فراهم شود تا زمينه کرسي هاي آزاد انديشي بوجود آيد و دانشجوياني در تراز شعارهاي انقلاب اسلامي متولد شوند.