انسان ها آمار نيستند


یاددداشت اول |

■  بامسووليت سردبير

 

بيست و هفتم آذر ماه روز جهاني عاري از خشونت و افراطي گري بود. نامگذاري و تامل در اين روز و قياس با آنچه در جهان امروز  در حال وقوع است، درسهاي بسياري براي خردمندان دارد. مرگ چهارده هزار انسان تا به اکنون در غزه، بدون شک يک پيام تلخ  براي دنياي امروز و يک شکست براي انسان مدرن  مدعي فضيلت و آزادگي است. واقعيت آن است که براي جهان امروز که همواره استاندارهاي دو گانه يا چندگانه خود را به ضوابط اخلاقي و انساني ترجيح مي دهد، آن چنان که مارتين ايميس نويسنده کتاب استالين مخوف  به نقل از استالين مي نويسد مرگ يک انسان غم انگيز است اما مرگ يک ميليون انسان تنها يک آمار است، به همين خاطر هم  مي بينيم که مرگ ها براي ما عادت شده اند، مرگ فلان کس ما را متاثر مي کند اما وقتي تعداد مرگ ها بيشتر و بيشتر مي شود، گويي واقعا براي ما تنها اعداد جابجا مي شوند، چه فرقي هست بين دويست نفر با دو هزار نفر ؟دو هزار نفر با دويست هزار نفر؟عددها کمي درشت ترند و ما شايد فقط اندکي بيشتر درنگ کنيم والا براي ما تفاوتي ندارد. شوربختانه  انسانها براي  شهروندان جهان گويي هويت خود را از دست داده اند، همه چيز عدد شده است و آمار، کمي شده است و قابل تعريف. اين داستان تلخ جهان مملو از خشونت و افراطي گري است که انسان برايش بي معنا شده است و بين انسان  شرقي، انسان مسلمان، انسان آزاد با انسان غربي  تفاوت قايل مي شود  و تلختر آنکه اين تفاوت را مدرن جلوه مي دهد و کشته شدگان را شايسته مرگ و نيستي مي داند، براي بازي قدرت در روابط بين الملل انسانها تنها آماري هستند که به اقتضاي منافع ابرقدرتها تعريف مي شوند، به اين خاطر بايد مراقب بود تا ملت ما براي بد خواهان آمار نشوند.