فراموشی از جنس هزار رنگ


یادداشت |

ایمان مظفری

شش دوره برگزاری جشنواره پاییز هزار رنگ گرگان، پشتوانه ای بود که می توانست به عنوان یک سرمایه اجتماعی برای این شهر قلمداد شود. در شرایطی که شهرهای کشور به دنبال برندسازی در الگوهای ذهنی گردشگران داخلی و خارجی هستند، شهر گرگان طی شش دوره توانست با هم اندیشی و هم افزایی مدیران شهری موفق به اجرای آن شود. هر چند کاستی ها از اولین جشنواره مشهود بود، اما سیاست گذاری مدیریت شهری با نیم نگاهی به اقتصاد گردشگری، باعث شد روند آن تا جشنواره ششم منطبق بر رشد و بالندگی باشد. لیکن در جشنواره ششم که در آذر ماه سال 1400 برگزار شد، اتفاقاتی رقم خورد که اجرای آن را در طی سال بعد در هاله ای از ابهام قرار داد. عدم مدیریت صحیح در اجرای برخی از آیتم های روز برگزاری جشن، سهل انگاری و عدم تدبیر در مباحث حفظ محیط زیست و حفظ جنگل، عدم انتخاب مکان مناسب برای برگزاری مراسم، نقد فعالان محیط زیست از نحوه ی اجرای مراسم در فضای مجازی و ... همگی عواملی شد که این جشنواره از چند سو مورد انتقاد قرار بگیرد و در نهایت مدیریت شهری برای خلاصی از حواشی آن، صورت مساله را به طور کلی پاک نماید. جشنواره ها، رویدادها، آیین ها، نمایشگاه ها بهانه هایی هستند برای آنکه سیاست گذاران شهری بتوانند نسبت به معرفی توانمندهای های شهر خود و از سوی دیگر به پرورش احساس هویت شهری برای شهروندان اقدام نمایند. سیاست گذار در این میان تلاش می کند از طریق ایجاد بسترهای مناسب برای کنش متقابل بین شهروندان، همسویی با سیاست های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی با مدیریت شهری را فراهم کند. در واقع مدیریت شهری تلاش می کند از طریق پرداختن به جشنواره ها، ارزش های مورد نظر خود را ترویج دهد. شهروندان را آگاه نماید که زندگی اجتماعی و حلقه های تبادل اجتماعی، به تعاملات بین فردی، خرده فرهنگ ها و محیط پیرامون زندگی جمعی وابسته است. هر اندازه شهروندان بتوانند بینش بهتری از توانمندی و ظرفیت های شهری داشته باشند، با احساس تعلق بیشتر تلاش می کنند تا برای توسعه و پیشرفت آن تعامل داشته باشند. در مطالعات اجتماعی نهادینه شدن احساس هویت شهری با تکرار میسر می شود. یعنی هر اندازه شهروندان در رویدادهایی به مشارکت گرفته شوند که بتوانند به صورت عاملانی برای معرفی شهر خود تعامل کنند، احساس هویت بیشتری می کنند. وظیفه مدیریت شهری شناسایی این نقاط تعاملی و تدوین برنامه های عمومی برای آن است. هم اکنون جشنواره های متفاوتی در سطح شهرهای کشور برگزار می شود. به عنوان مثال جشنواره گلاب گیری در کاشان، جشنواره بهار نارنج در ساری و بابل، و حتی در سطح شهرهای کوچک و روستا ها نظیر جشنواره انار در کلباد، جشنواره توت فرنگی در باغ گلبن و ... همگی گویای آن است که مدیران به این نتیجه رسیده اند که برای معرفی ظرفیت های عمومی جامعه خود، از میان انبوهی از پتانسیل ها، گزینه هایی را برگزینند که بتوانند حداکثر اقبال عمومی را با خود همراه کنند. جشنواره پاییز هزار رنگ، هم اکنون در شهرداری مشهد مورد توجه قرار گرفته است و در غیاب عزم جدی مدیریت شهری گرگان برای برگزاری آن بعید نخواهد بود که هویت این جشنواره از شهرمان رخت بربسته و نگاه ها به سایر شهرها معطوف شود. اگر این روزها گذری به جنگل النگدره و ناهارخوران داشته اید، حتما متوجه شده اید که وجود جنگل های انجیلی هیرکانی، رنگارنگی برگ های این درختان در فصل پاییز هنوز توانایی جذب شهروندان داخل و خارج استان  به این منطقه را دارد. حتی اگر هیچ جشنواره ای به این بهانه برگزار نشود، این پتانسیل به قدری در این منطقه بکر خدادادی نهفته است که گویی طبیعت از ما می خواهد که به آن توجه کنیم. پسندیده بود، مدیریت شهری به عنوان متولی برگزاری این جشنواره در شش سال متمادی، به بررسی نقاط ضعف و قوت جشنواره های قبل همت می گماشت و با تغییراتی در نحوه اجرای جشنواره، تلاش خود را در برپایی مجدد آن به کار می بست. جشنواره ای که بتواند ضمن اولویت قراردادن حفظ محیط زیست، در  زمان و مکان مناسب (حتی خارج از محیط جنگل های هیرکانی)، همراه با برنامه های متنوع در رشته های مختلف هنری، دعوت از هنرمندان برجسته کشوری، برگزاری رویدادهای علمی از قبیل کنگره های حفظ محیط زیست، استفاده از ظرفیت هنرمندان بومی منطقه و معرفی هنرهای دستی، معرفی جاذبه های گردشگری شهر گرگان به گردشگران و نهایتا بسترسازی برای حضور موثر سرمایه گذاران برای مشارکت در پروژه های شهری برگزار گردد.

 کارشناس ارشد مدیریت دولتی