گذر از کيفيت به کميت


یاددداشت اول |

 با مسوولیت سردبیر

  تدبیر امور در کشوری به مثابه ایران نیازمند دقتی خردمندانه و با حوصله است. وقتی سالها تورم، گرانی، فقر و ... در جامعه ای نهادینه می شود و دولتها تنها با وعده اینکه چند درصدی تورم را کاهش می دهند به سر کار می آیند و بعد از مدتی ناتوان از انجام شعارهایشان دولت را به دیگری می سپارند و شهروندان فقیر و فقیرتر می شوند، وقتی شهروندان نگران تهیه دارو و درمانند، وقتی پسران توان ازدواج ندارند و سن و سالشان فزونی گرفته است، هنگامی که دختران دم بخت سالها  چشم به راه مردان خویشند، وقتی که مرد خانواده خسته از کار روزانه به منزل می آید و با در آمد روزانه اش نمی تواند تدبیر منزل کند و شرمنده همسر و فرزندان است  و یا دهها نمونه دیگر که خود بهتر می دانید،  در چنین جامعه ای که شهروندان به ناگزیر تنها به ظاهر خود توجه می کنند و نمی توانند برای تربیت، بهداشت، ارتقا آموزشی و ... هزینه کنند، اندک اندک همه چیز سر به نشیب می گذارد و بوی نقصان می گیرد. شهروندان از کیفیت می کاهند و به کمیت توجه می کنند، از آموزش و تربیت می زنند و به پوشاک میل می کنند،  از علم و دانش می گذرند و به مدرک بسنده می کنند، کتاب های جدی را کنار می گذارند و نوشته های ساده و سطحی می خوانند و در نتیجه  شمارگان کتاب هایی که حرفی برای گفتن دارند در یک کشور هشتاد میلیونی به هزار نسخه هم نمی رسد و به قول جناب شاملو آنگاه ما دوره می کنیم روز را هنوز را، و آنگاه  شیب تند انحطاط که  می بینید و شما می بینید فلان شخصیت مدعی نمی تواند از روی کاغذ هم متنی را به درستی بخواند و هزار توجیه و تفسیر بعد از آن - البته شاید درست و منطقی هم باشد -اما آنچه منظور است آن است که در چنین جامعه ای که چند دهه تورم، گرانی و فقر مساله مردمانش شده است، نمی توانید انتظار تولیداتی فرهنگی از جنس حافظ وسعدی و مولانا یا به بار نشستن علم در رشته ای دیگر داشته باشید، آن تولیدات از آن جوامعی است که سالها سر در خود فرو برده اند و مشغول خودسازی خویشند، بنابراین من و شما اکنون معلول فرایند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سالهایی هستیم که بر ما گذشته است و نمی توانیم از آن بگریزیم. درک درست مساله به اصلاح وضع موجود کمک خواهد کرد.