آق بند ظرفيت نهفته گردشگري
تیتر اول |
دکتر محمد اسماعيل اسدي - دکتر عبدالحکيم توغدري
گردشگري امروزه حرف اول اقتصاد را ميزند و صنعت
گردشگري از اقتصادهاي بزرگ دنيا از جمله نفت، خودروسازي، نساجي، چاپ و کشاورزي گوي سبقت را ربوده است. گردشگري بزرگترين و متنوعترين صنعت در دنيا به حساب ميآيد. صنعت گردشگري امروزه به قدري در توسعه اقتصادي و اجتماعي کشورها اهميت دارد که اقتصاددانان آن را صادرات نامرئي نيز مينامند. گردشگري روستايي، يکي از شاخههاي مهم و پرطرفدار در صنعت گردشگري و يکي از فرصتهايي است که ميتواند علاوه بر منافع اقتصادي، زمينههاي اجتماعي، فرهنگي و زيستمحيطي را نيز پوشش دهد. به دليل تغييرات سبک زندگي در شهرها به نظر ميرسد روستاها در آينده اي نزديک به مهمترين مقاصد گردشگران تبديل شوند. گردشگري روستايي را مي توان به عنوان نوعي گردشگري كه در نواحي روستايي و مناطق پيرامون شهرها انجام مي شود، تعريف كرد. طبق تعريف سازمان جهاني جهانگردي گردشگري روستايي شامل انواع گردشگري با برخورداري از تسهيلات و خدمات رفاهي در نواحي روستايي مي باشد، كه امكان بهرهمندي از منابع طبيعي و جاذبههاي طبيعت را همراه با شركت در زندگي روستايي و كار در مزرعه و كشاورزي، فراهم مي آورد. در ايران هم کمتر از يک دهه است که روستاهاي زيادي به دليل داشتن جاذبههاي گردشگري زيبا مورد توجه گردشگران قرار گرفتهاند و با توجه به اينکه امکانات اقامت در روستاها و راههاي رفت وآمد به آنها راحتتر شده است تقاضاي سفر به اين منطقهها رشد خوبي پيدا کرده است. روستاهاي استان گلستان به دليل داشتن جذابيتهاي طبيعي و خدادادي داراي ظرفيت بالايي براي جذب گردشگري است که در صورت فراهم کردن شرايط لازم از سوي مسئولان و متولي امر ميتوان در تمام فصول سال از جمله ايام تعطيلات نوروزي، گردشگر و مسافران نوروزي را به اين مناطق جذب کرد. يکي از جلوه هاي تماشايي استان گلستان مانند ساير نواحي شمالي ايران، وجود روستاهاي زيبا با جاذبه هاي زيباي طبيعي و تاريخي و فرهنگي مي باشد. گذر از اين روستاها، ديدن جاذبه هاي چشم نواز طبيعي و تاريخي، آشنايي با آداب و رسوم مردم، پوشش محلي، موسيقي سنتي خاطره اي فراموش نشدني را براي هر مسافري رقم مي زند. گردشگري روستايي از جمله انواع گردشگري است که در ديگر کشورها از جذابيت و سودآوري بسياري برخوردار است و کشور ايران و به ويژه استان گلستان در اين زمينه ظرفيتهاي قابل توجهي دارد که در صورت توجه و بالفعل کردن آن شاهد تحول جدي در روند توسعه گردشگري استان خواهيم بود. از مهم ترين قطب هاي گردشگري استان گلستان مي توان به روستاي گردشگري آق بند اشاره کرد که بسيار ناشناخته مانده است و ما در اين مبحث قصد داريم پتانسيلهاي اين روستاي ترکمن نشين را تا حد امکان به سايرين با نوع نگاه گردشگري پايدار معرفي نماييم. زيرا در گردشگري پايدار، گردشگران در تلاش هستند کمترين اثر را در جامعه ميزبان داشته باشند و نهايت احترام را به افراد محلي روستا و همچنين آداب و رسوب روستاييان بگذارند. گردشگران پايدار بسيار آگاهانه و مسئولانه با رويکرد حفظ محيط زيست سفر و اقامت ميکنند. اقامت آنها در سفر اغلب اقامتگاههاي بوم گردي است و در انتخاب غذا به سراغ غذاهاي محلي ميروند و در توانمند سازي روستاييان از نظر اقتصادي نقش بسزايي دارند.
موقعيت جغرافيايي و راههاي دسترسي به روستاي آق بند
روستاي آق بند با مختصات جغرافيايي 37 درجه و 66 دقيقه شمالي و 55 درجه و 18 دقيقه طول شرقي در 60 کيلومتري شمال شرقي شهرستان گنبدکاووس استان گلستان واقع شده و از توابع بخش داشلي برون دهستان اترک است (شکل 1). براي رسيدن به اين روستا از مرکز استان دو راه وجود دارد، يکي از طريق گنبد کاووس و ديگري از طريق اينچه برون. از هر دو طريق بايد وارد جاده گنبد به داشلي برون که 40 کيلومتر طول دارد وارد شويد و اگر از سمت شهرستان گنبد کاووس وارد اين جاده شويد بعد از طي 30 کيلومتر بايد به سمت راست جاده بپيچيد. مسير اين روستا در جاده گنبد به داشلي برون بعد از خروج از شهرستان گنبدکاووس و عبور از جاده هاي ورودي شهرک صنعتي، ورودي جاده هاي روستاهاي سيد نياز، گوزني تپه، قره محمدتپه، آگري بوغاز وچپرقويمه مي باشد. جاده فرعي روستا تا جاده اصلي گنبد اينجه برون حدود 30 کيلومتر است. از سه راه آق بند به روستا هم حدود 30 کيلومتر مي باشد. از اين مقدار حدود نصف آن آسفالت گرم است و وضعيت مناسبي دارد. اما بقيه جاده به علت خرابي بيش از حد از عرض آن کاسته شده و عبور و سبقت از کنار کاميونها براي ساير خودروها را بسيار مشکل کرده است. نزديکترين روستا به آقبند، روستاهاي نارليداغ و اوچقويي است که جزو همسايگان شمالي ميباشند. روستا در داخل دره قرار دارد و اطراف روستا را تپههاي خاکي فرا گرفتهاند که در طبيعت زيباي بهاري چوپانان دامهاي خود را در آن ميچرانند. شغل مردم روستا کشاورزي و دامداري است. کشاورزان بيشتر به کشت گندم، جو و زيره و هندوانه ميپردازند و کشت خربزه براي مصرف خود کشاورزان است و دامداران به پرورش دامهايي چون گوسفند، بز، گاو اشتغال دارند. زنان و دختران روستا علاوه بر کمک در کارهاي دامداري و کشاورزي، در صنعت بافت قالي و قاليچه و پشتي ترکمني (قارچين) مشغول هستند. اين روستا ترکمن نشين است و طايفهي «داز» با نام خانوادگي «توغدري» (داز)، «قره باش»(داز)، «سن سبلي» (قره باش)، «اميني»(قره باش)، «داز دردي»، «داز» و چند خانواده از «بهلکه» در آن زندگي ميکنند. طبيعت روستاي آق بند در ماه هاي اسفند و فروردين بسيار سرسبز و ديدني است. وضع طبيعي روستاي آق بند دهستان اترک بصورت کوهستاني، درهاي يا تپهاي ميباشد. و راه زميني اين روستا بصورت جاده آسفالته ميباشد. اين روستا بر اساس سرشماري مرکز آمار ايران سال 1390 داراي 1414 نفر جمعيت شامل مرد 671 نفر و زن 743 نفر ميباشد.
تعداد خانوار اين روستا 357 خانوار و داراي تعداد 301 واحد مسکوني ميباشد.
ادامه در صفحه 2
جاذبه هاي گردشگري طبيعي و تاريخي آق بند
تپه ها ي لسي اطراف معدن آق بند
مشاهده تپه ماهورهاي «لسي» در منطقه به ويژه در فصل بهار بسيار جذاب و ديدني مي باشد (شکل 2). اين تپه ماهورهاي زيبا در اطراف و مسير روستاي آق بند به وفور نمايان است که اين تپه ها را پوشش داده اند. از نظر زمين شناسي اين منطقه در زون تکتونو رسوبي کپه داغ قرار دارد. ﻟﺴﻬﺎ، رﺳﻮﺑﺎت دانه ريز بادي ﻫﺴﺘﻨﺪ که قسمت اعظم آنها از لاي، رسه و ماسه هاي دانه ريز تشکيل شده است. اين رسوبات از ته نشست موادي که به صورت شناور، در باد حمل مي شوند به وجود مي آيند. نهشته هاي قابل ملاحظه اي از مواد لسي در دوران چهارم و در دوره هاي سرد و خشک بر اثر فرسايش بادي در قسمت هاي مختلف کره زمين به وجود آمده است. بدين صورت که باد مواد را از رسوبات حاصله از عمليات يخچالها و اراضي کويري و رسوبات آبي برداشته و به مناطق دورتري انتقال داده است.
رودخانه آق بند
اين رودخانه از دامنه غربي كوه «گلچهداغ» در 50 كيلومتري شمال شرقي گنبد كاووس سرچشمه گرفته و رو به سوي غرب از دره نسبتاً تنگ و پرشيب آقبند عبور ميكند و روستاي آقبند را در سر راه خود مشروب ميسازد (شکل 3). در 6 كيلومتري غرب روستاي مزبور تغيير مسير داده و به طرف جنوب غربي متوجه ميشود. ضمن مخلوط شدن با چند خشكرود كوچك، در 5 كيلومتري شرق روستاي «قره ماخر» با خشكرود بزرگي كه از دامنههاي غربي رشتهكوههاي ميرداوود و آقدير گك سرچشمه گرفته است، مخلوط ميگردد و رو به سوي غرب از روستاي «قره ماخر» عبور ميكند و پس از طي يك قوس راستگرد نسبتاً بزرگ، به درياچه نمك دانشمند، در 42 كيلومتري شمال غربي گنبد كاووس ميريزد.
غارهاي (دخمه) آق بند
دخمه آق بند در روستاي آق بند واقع شده است (شکل 4) . اين دخمه از دو قسمت تشكيل شده است: قسمت اول ( سمت چپ ورودي ) با طول 60/8 متر و عرض 4 متر و ارتفاع 2 متر كه ورودي آن در جهت شرق دخمه است. قسمت دوم كه متصل و در جنب شمال اين دخمه واقع است و داراي عرض 5/3 متر و ارتفاع 70/1 متر است.سفال هاي بدست آمده از اين دخمه قدمت سكونت در اين منطقه را به اواخر هزاره دوم ق.م مي رساند.
معدن صدف آق بند
نام روستا از معدن صدفي که در شمال روستا همچون کمربندي نمايان است، اقتباس شده است. معدن لوما شل(Lumachelle ) در حوزه اي به وسعت 300 کيلومتر مربع گسترده است. اين منطقه به علت دور افتاده بودن، مدت ها ناشناخته مانده بود. در گزارشات شرکت ملي نفت ايران به وجود سنگواره دوکفه اي ها در محل نارلي داغ اشاره شده است و در گزارشات داخلي سازمان زمين شناسي ايران به نام «نگرش کوتاه بر زمين شناسي چهار گوش گنبدکاووس و امکانات معدني، اقتصادي وعمراني منطقه» به وجود افق هاي پر صدف در تناوب با مارن هاي سبز و زرد رنگ که در زير لس ها قرار دارند و داراي سن پليوسن مي باشند اشاره شده است. اما حجم عظيم ذخاير آن به منظور بهره برداري ناشناخته بود. لوما شل سنگي است که از اجتماع صدف دو کفه اي ها وشکم پايان به وجود آمده است. اين ماده معدني به طور کاملا اتفاقي در سال 1376 گزارش و سپس تحقيق و پي جويي در منطقه توسط کارشناسان سازمان صنايع و معادن استان انجام و وسعت کانسار بسيار عظيم تشخيص داده شد (شکل 5). در گذشته هاي خيلي دور، در دوران سوم زمين شناسي (سنوزوئيک)، از انباشت بقاياي اجساد موجودات دريايي در يک دوره حيات، نظير مرجان ها، گوش ماهي ها، نرم تنان و شکم پايان، ديواره هايي کوتاه و بلند با ذخايري ارزشمند در اعماق دريا ايجاد شد. به مرور زمان با عقب نشيني دريا، اين ديواره ها روي سطح زمين قرار گرفتند و طي ميليون ها سال بر اثر باد و باران دچار فرسايش شدند تا فرصت براي برخورداري از منابع گران سنگ موجود در آنها فراهم شود. حدود ربع قرن پيش در منطقه اي در شمال استان گلستان، نگاه دقيق کارشناسان، نتيجه جالب و قابل توجهي به دنبال داشت. آنها در ديوارهاي خانه هاي روستايي اين منطقه، سنگواره هايي يافتند که به آن صدف کوهي يا لوماشل (سنگ آهکي که درون آن فسيل صدف است) گفته مي شود. صدف کوهي از تجمع سنگ و سخت شدگي پوسته و اسکلت گوش ماهي ها تشکيل شده و سفيد تا کرم رنگ است. اکنون که سال ها از اين کشف مي گذرد، در جهان، ذخيره گاه هاي صدف کوهي فقط در ايران و کانادا شناسايي شده و در ايران تنها ذخيره گاه قابل بهره برداري اين ماده معدني، همين منطقه در شمال شرقي استان گلستان است. براساس آخرين مطالعات زمين شناسي، ذخيره اين معادن که پهنه آن از شمال شهرستان گنبدکاووس تا شمال شهرستان مراوه تپه گسترده است، يک ميليارد و 300 ميليون تن برآورد مي شود. بسته به حجم برداشت، اين معادن تا 50 سال ديگر قابل بهره برداري هستند. معادن صدف کوهي روباز است و در آن از تونل هاي تنگ و تاريک و بدون اکسيژن زير زمين خبري نيست. استحصال صدف کوهي به حفاري نياز ندارد و فقط با يک دستگاه بولدوزر مي توان به آن رسيد. صدف کوهي جمع آوري شده به واحدهاي فرآوري منتقل و در آنجا با سنگ شکن، در اندازه هاي مختلف به پودر صدف تبديل و بسته بندي مي شود. کاربردهاي صدف کوهي بسيار زياد است و به گفته کارشناس صنعت، معدن و تجارت گلستان مي توان از آن در توليد حدود 150 فرآورده استفاده کرد و رونق اين صنعت مي تواند ارزش افزوده اي تا 10 برابر ايجاد کند. برخي از کاربردهاي صدف کوهي عبارتند از: داروسازي، صنايع غذايي، تهيه مواد اتيلني و پليمري، پي وي سي و کنيتکس، چسب سازي، مواد آرايشي و بهداشتي، رنگ سازي، شيشه سازي، خودروسازي، صنعت ساختمان، مجسمه سازي، کشاورزي، دامداري، شيلات، نساجي، پتروشيمي و ساخت کاغذ. به رغم کاربردهاي فراوان، اکنون از صدف کوهي، بيشتر به عنوان مکمل غذايي در صنعت دام و طيور و شيلات استفاده مي شود.
قبرستان اسرارآميز با سنگ قبرهاي نشان دار
کمي دورتر از روستا، روي يکي ديگر از تپههاي اين منطقه، تنديسهاي سنگي متعددي در کنار يکديگر و بهطور پراکنده، مانند يک گورستان، از زمين قد برافراشتهاند (شکل 6). بر اساس مستندات و شواهد، قدمت اين گورستان تاريخي به هزاران سال پيش مربوط ميشود. همچنين به نظر ميرسد که تعداد اين سنگها 40 عدد مي باشد. امروزه گورستان آق بند را يکي از عجايب ايران برميشمارند. با مطالعاتي که در اين منطقه صورت گرفته، نظريههاي متفاوتي براي شکل خاص اين سنگها مطرح است. برخي بر اين باورند که تنديسهاي بزرگ نشانگر مرداني هستند که کلاه بر سر و شال بر کمر دارند و همچنين تنديسهاي کوچک بهشکل زنان هستند. عدهاي نيز برخي از اين سنگها را به صليب تشبيه کردهاند. در نظريه ديگري اين تنديسهاي بزرگ و کوچک به اندامهاي مردان و زنان نسبت داده شدهاند. با تمامي اين اوصاف، تقريبا در يک موضوع همه اين نظريهها به اتفاقنظر رسيدهاند و آن بيانگر اين است که اين تنديسهاي سنگي، حکم سنگمزار قبرها را براي ساکنان اين منطقه داشته است. به هر حال شکل و شمايل اين سنگها و در پي آن نظريههاي ارائه شده، بر اساس اعتقادات و آيينهاي مخصوص اين منطقه در برههاي از تاريخ است که چنين حاصلي را در پي داشته است. تنها موضوعي که اکنون مهم است، جايگاه ويژه اين منطقه در بين جاذبههاي گردشگري شمال ايران است که متاسفانه با بيمهري و کملطفي در ساليان اخير مورد گزند، آسيب و تخريب قرار گرفته است.
پيشنهادها
1- اين روستا زمين و سالن ورزشي ندارد. ابزار استفاده از انرژي هاي نو (خورشيدي، بادي و…) ندارد. روستاهاي ما مشکلات فراواني دارند مخصوصاً روستاهاي دور افتاده از مرکز شهر. فاصله از مرکز شهر هرچه بيشتر باشد، محروميت و عمق و گستره ي مشکلات هم بيشتر است. چند سال است معدن صدف هم کشف شده است. شرکتها صدف را با کاميون مي برند و اما امتياز معدن عايدي آبادي اين روستا در ايجاد سالن هاي ورزشي و يا ايجاد منابع استفاده از انرژيهاي تجديد پذير نمي گردد. عايدي معدن صدف براي روستا تقريباً صفر است و هيچ درصدي براي مردم روستا در نظر نگرفته اند. تنها عايدي، خرابي جاده ي روستا به شهر است که در اثر تردد کاميونهاي سنگين وزن اتفاق افتاده است. لذا پيشنهاد مي گردد که درصدي از عايدي برداشت از اين معادن صرف ايجاد زير ساختهاي اين روستا مخصوصا گردشگري گردد.
2-در اين روستا با توجه به جاذبه هاي بسيار زيباي گردشگري طبيعي و تاريخي نياز به ايجاد کلبه هاي بوم گردي (اکولاژ) مي باشد که با توجه به ترکمن نشين بودن منطقه مي توان با احداث آلاچيقهاي سنتي ( آغاج اوي يا آق اوي ) و تجهيز آنها به کليه امکانات رفاهي موجب جلب و آسايش و رفاه گردشگران شهري از کليه مناطق کشور و حتي از ديگر نقاط جهان شد.
3-به رغم اين همه ظرفيت اين روستا، سرمايه گذاري در آن محدود بوده و در بخش فرآوري صدف کوهي و صادرات آن کمتر توجه شده است. فعالان در اين صنعت متاسفانه تا اکنون براي ارتقاي ماشين هاي خود، ايجاد صنايع وابسته و حرکت به سمت فرآوري و صادرات اين ماده معدني، رغبت زيادي نشان نداده و به خام فروشي اکتفا کرده اند. بخشي از اين بي ميلي به خاطر کمبود و حتي نبود حمايت هاي مناسب مالي و تسهيلاتي دولتي است. ناشناخته ماندن اين ماده معدني با ارزش و ويژگي هاي منحصر به فرد آن را هم مي توان علت ديگر استقبال کم سرمايه گذاران دانست. توجه بيشتر دولت و ورود دانشگاهيان و پژوهشگران مي تواند اين خلاء ها را بپوشاند. طبق بررسي هاي انجام شده و بر اساس شواهد موجود مي توان متوجه جايگاه بالاي اين ماده معدني در توسعه اقتصاد استان و حتي کشور شد. از آنجا که معادن گنبدکاووس تنها منبع استخراج صدف کوهي در خاورميانه هستند، براي توسعه اين ظرفيت نياز به يک عزم ملي بوده و علاوه بر مسئولان استاني، مسئولان کشوري هم بايد نگاه ويژه اي به اين ظرفيت منحصر به فرد گلستان داشته باشند.
4-در اين ميان ثبت ملي منطقه صدف کوهي آق بند گنبدکاووس مي تواند، هم در توجه بيشتر و هم در شناساندن بيشتر گنجِ صدف موثر باشد. پيشنهاد مي گردد که ثبت آق بند به عنوان منطقه نمونه صدف کوهي، در فهرست آثار طبيعي ملي در اولويت گنجانده شود.
5-در معرفي جاذبه هاي گردشگري اين روستا به هموطنان بايد تلاشهاي مطبوعاتي و رسانه اي بيشتري صورت گيرد و در اين بين نقش رسانه هاي اجتماعي با استفاده از ظرفيتهاي محلي روستاييان بيشتر اهميت پيدا مي کند که بايد در اين زمينه از سوي مقامها و ادارات مسئول گردشگري و سياحتي استان و شوراي روستا و دهياري فعاليتهاي لازم صورت گيرد.
پژوهشگر بين المللي آب و خاک و کشاورزي پايدار
عضو هيات علمي دانشگاه علوم کشاورزي
و منابع طبيعي گرگان