آموزه هاي انتخابات


یاددداشت اول |

 با مسووليت  سردبير

انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان با هر فراز و نشيب و گلايه هاي سياسي و غير سياسي به پايان رسيد، اينک وقت آن است که با نگاهي علمي و منطقي نقاط ضعف و قوت  بررسي  شود و چنانچه گوش شنوايي براي شنيدن اشکالات و نقاط ضعف در کشور باشد به اصلاح آنها اهتمام ورزيد، بدون شک مخاطبان گلشن مهر با نويسنده همراهند که پس از چهل و پنج سال از انقلاب اسلامي زيبنده نيست که  شهروندان بر اساس قوم و قبيله و ايل و طايفه يا شهري و روستايي به نامزدهاي انتخابي خود راي دهند، چنين فرايندي به شدت در برابر حرکت به سوي توسعه است و در صورت استمرار، چرخ حرکت جامعه از کار خواهد افتاد، شايستگان از مدار خارج مي شوند و باب گفت و شنود بسته مي شود  و دهها اشکال ديگر که در طول زمان بوجود خواهد آمد و در نهايت جامعه به سوي چند دستگي و جدال هاي عشيره اي پيش خواهد رفت بر اين اساس اگر چه عشق به خاک و دوستان و بستگان امر ارزشمندي است اما اين عشق و علاقه در تصادم با مساله اجتماع بايد شکل و شمايل عقلانيت  به خود بگيرد و الا در نهايت به بن بست دچار مي شويم  به اين خاطر دور انديشان خردمند از هم اکنون چاره فردا مي کنند تا کار سامان يابد، راه آن نيز، آموزش شهروندان در قالب احزاب و نهادهاي مدني  است و تنها اين مسير است که مي تواند جامعه را از خمودگي، عصبيت و کژفهمي نجات بخشد  تا با حضور نخبگان در اين فعاليتها و انتقال داده ها و دانش ها، شهروندان، خود راه درست را انتخاب  نمايند، اين  جاده، مسيري  بدون بن بست است و راه گريز يا ميان بري بر آن نيست زيرا اصولا انسانها به يک باره تربيت نمي شوند بايد با برنامه ريزي هاي بلندمدت بذرها را کاشت و به آنها مدد رساند تا پس از چندي شکوفه هاي شعور و دانايي شکوفا شود. راهي جز اين نيست .