تحقق شعار سال و الزامات آن
یادداشت |
هادي حقشناس
ترجمه حضور يا مشارکت مردم در جهش اقتصادي را ميتوان از دو بعد به تحليل نشست. نخست اينکه مردم به لحاظ منابع انساني بهکار گرفته شوند. دوم اينکه سرمايه مردم بهکار گرفته شود. چرا که زماني توليد اتفاق ميافتد که يا با افزايش سرمايه و يا با افزايش منابع انساني باشد. مشکلي که در اقتصاد ايران با آن مواجه هستيم کمبود سرمايه و همچنين ضعف در مديريت و بهرهوري در اقتصاد است. بنابراين زماني ميتوانيم به جهش توليد دست پيدا کنيم که به اندازه کافي سرمايه و نيروي انساني به کار بگيريم و براي اينکه توليد با جهش مواجه شود يا بايد سازوکاري را اتخاذ کنيم که همين بنگاههاي موجود با افزايش بهرهوري مواجه شوند يا با جذب سرمايه و نيروي انساني ماهر روبهرو شوند که هر يک از اينها ميتوانند منجر به جهش در توليد شوند. مشارکت مردم در اينجا يا تفسير سرمايه مردم است که در توليد به کار گرفته شود يا اينکه خود مردم از منظر بهکارگيري منابع انساني و نيروهاي ماهر در اقتصاد بهکار گرفته شوند. به هر حال آنچه خروجي اين شعار ميتواند باشد اين است که با رشد توليد در سال جاري نسبت به سال گذشته مواجه شويم. به عنوان مثال اگر سال گذشته ميانگين رشد اقتصادي عدد 5 درصد بوده در سال جاري انتظار اين است که يک جهشي در رشد اقتصادي ايجاد شود و انتظار اين است که حداقل در سالجاري متناسب با قانون برنامه هفتم که هنوز ابلاغ و نهايي نشده حداقل شاهد رشد اقتصادي عدد 8 درصد باشيم و اين زماني اتفاق ميافتد که به اندازه کافي بتوانيم سرمايه وارد اقتصاد ايران کنيم که آن هم الزاماتي ميخواهد که نياز به توضيحات مفصلي دارد. البته، هم اين دولت و هم دولتهاي قبلي تمايل داشتند که اين شعارهاي سال عملي شود؛ اما سوال ساده اين است که سال گذشته که سال مهارتورم بود و گرانيها در سال گذشته بيشتر از سنوات قبلتر شد آيا دولت تمايل نداشت که در سال گذشته تورم را مهار کند؟ قطعا تمايل داشت، اما منظور اين است که هم اين دولت و هم دولتهاي قبلي تمايل به تحقق شعار سال داشته و دارند، اما تحقق شعار سال نياز به الزاماتي دارد؛ تا زماني که آن الزامات فراهم نشود شعارها تحقق پيدا نميکند. به عنوان مثال همين شعار سال جديد که جهش توليد با مشارکت مردم است بدين شرط است که براي توليد، سرمايه جذب شود. شرط جذب سرمايه نيز اين است که در سال جاري دولت ساز و کاري را اتخاذ و فراهم کند که سرمايه ايرانيها يا خارجيها جذب شود. براي اينکه چنين اتفاقي نيز بيفتد بايد در داخل کشور يا در خارج از کشور تنشها حذف شود. حذف تنشها نيز نياز به يک برنامه ديگري دارد. نکته اين است که نهادهاي سياسي و اقتصادي تمايل به تحقق شعار سال دارند اما ساز و کار آن را به هر دليلي نتوانستهاند فراهم کنند. يک نمونه بحث مردم و انتخابات است که روز گذشته ميزان مشارکت مردم ترکيه در انتخابات بيرون آمد و نتايج اعلام شد اما چون حزب حاکم پيروز نشد سريع اعلام کرد که پيام مردم را دريافت کرده است. حال پرسش اين است که انتخابات سال گذشته مجلس در ايران که ميزان مشارکت در پايينترين سطح در سالهاي گذشته بود آيا سازوکاري اتخاذ ميشود که در انتخابات سال آينده ميزان مشارکت مردم افزايش پيدا کند؟ منظور اين است که براي اينکه در اقتصاد شاهد شکوفايي شويم بخشي همين نکات ذکر شده است. اما نياز به سازوکارهاي سياسي ديگري هم هست.
کارشناس مسائل اقتصادي