به ياد حسينعلي هروي حافظ شناس گرگاني


یاددداشت اول |

 بامسووليت سردبير

 

 

ششم ارديبهشت ماه جلالي سالروز درگذشت حافظ پژوه و مترجم معاصر گرگاني دکتر حسينعلي هروي است. حقيقت آن است که پژوهش و تامل بر سر نکته ها سر به نشيب گذاشته است و پژوهش امري دست چندم شده است. علت آن نيز براي اهل فن آشکار است به اين خاطر اين روزها  به شبه علم بسنده کرده ايم  ،دانشگاهها و مراکز تحقيقاتي در اولويت نيستند و پژوهش جدي گرفته نمي شود، از جانب ديگر ناامني هاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي باعث شده است تا ديگر پژوهش، جذابيتي براي شهروندان نداشته باشد و ظهور پژوهشگراني مانند هروي هم کمتر امکان پذير باشد. به همين دليل است که ديگر امثال او يافت نمي شوند که وقتي بگذارند و بر غزليات جناب حافظ شرحي بنويسند و يا دقتي در متني بنمايند، زيرا براي توليد پژوهشگران و نويسندگان بايد ساختاري دقيق و علمي را سر و سامان داد  و براي رسيدن به چنان ساختاري بايد هنرمندان در صدر بنشينند آن چنان که جناب سعدي در گلستان مي فرمايد: اگر هنرمند از دولت بيفتد غم نباشد که  هنر در نفس خود دولت است هر کجا رود قدر بيند و در صدر نشيند. نمي شود به هزار تبصره و بند و به دهها بهانه  اهل فضيلت بر کنار باشند و انتظار معجزه داشت. بايد براي آنکه جامعه به سوي فلاح و رستگاري رود ساز و کاري مبتني بر روش هاي دقيق علمي که همه خردمندان آن را پذيرفته اند سامان داد، جامعه امروز ايران بيش از هر چيز تشنه بهره بردن از پژوهشگراني است که سالها در رياضت و تنگنا در گوشه انزوا مي نشينند و به عشق دانستن و ارتقاي دانايي براي جامعه بشري توليد علم مي کنند، فقدان اين شخصيتهاي علمي و فکري خلايي بزرگ در جامعه به وجود مي آورد که با دهها ساز و کار امنيتي، انتظامي و قانوني امکان جبران آن نخواهد بود. کاش بزرگان خويش را بيشتر قدرداني مي کرديم و براي نسل امروز از بزرگان خود بيشتر مي گفتيم تا نسل نو آمده در جدال با دنيا و رسانه هاي اغواگرش دستاني پر داشت.