قليان آفت يا بحران


یادداشت |

مسعود قانعي مقدم- شهرستان گرگان به عنوان مرکز استان گلستان، به دليل مهاجرت زياد هموطنان، فرهنگ قليان کشيدن در هر مکان و در هر زمان بر آن مستولي گشته. خريد و فروش تنباکو آن هم از نوع مدفوع حيواني( تنباکو با طعم پِهِن) به گفته مسئولين بهداشت و حتي کشف پليس،در هر سوپرمارکتي مجاز است. مديران شهري عليرغم وجود پتانسيل بالا در ورزش شهرستان و استان(بسکتبال، واليبال، کشتي، فوتبال و و و)، هيچ سرمايهگذاري و زيرساختي انجام ندادهاند، نه پارک درست، نه سالن درست و نه باقي امکانات درست. سرتاسر جنگل ناهارخوران که در ايران معروف است از قليانسرا و فستفود پر شده، يعني مديران شهري جنگل را اجاره دادهاند يا فروختهاند تا تبديل به قليانسرا و فستفود شوند. در بافت تاريخي گرگان(محلههاي قديمي)، حداقل 14 قليانسرا باز شده است که به جاي ديدن زيبايي، معتادان را ميبينيم که نشسته و قليان ميکشند. مسئولين شهر بر چه اساسي مجوز باز کردن قليانسرا ميدهند و هدفشان چيست؟ در هر کتاب و سايتي راجع به قليان جستجو کنيد، مزايايي نميبينيد، همه‌‌اَش معايب، همهاَش بدبختي. راديو و تلويزيون و ديگر رسانههاي استاني حتي کشوري هم راجع به نکشيدن قليان صحبت نميکنند که بماند، تصوير قليان کشيدن بازيگران نيز به راحتي پخش ميشود. آيا سودي در خريد و فروش و کشيدن قليان است؟ اگر هست، به جيب چه کساني ميرود؟ اين حجم بالاي استفاده از دخانيات و مواد مخدر در کشور، آيا مسئولان را از خواب بيدار نخواهد کرد؟ آيا مسئولان شهر گرگان و استان گلستان ميدانند که در هر مکاني در شهر گرگان، حداقل يک قليانسرا باز شده؟

آيا ميخواهيم در ايران به اسم شهر قليانکشها معرفي بشويم؟