چه بايد کرد


یاددداشت اول |

 بامسووليت سردبير

 

وقتي با بسياري از اهالي سياست و فرهنگ و اجتماع سخن مي گوييم به گونه اي کلام را مي دوانند که گويي دنيا به پايان رسيده است، برخي نا اميدند و مدعي هستند در مسيري تکراري در جا مي زنند و برخي ديگر گمان مي کنند همه کارهايي که بايد انجام دهند را انجام داده اند و اينک کاري نمانده است که به انجام برسانند، نتيجه اين نگرش و خمودگي را نيز در عملکرد احزاب و نهادهاي سياسي و مدني مي توانيم ببينيم، پيش ترها، البته انتخابات شرايطي را فراهم مي کرد که گروهها و نهادها به خود تکاني مي دادند و به عرصه مي آمدند و تلاش مي کردند اندکي نقد و نظر و گفت و گو را در رگ و پي جامعه بگسترانند، اما انتخابات هاي گذشته رياست جمهوري و مجلس شوراي اسلامي از اين خصيصه حداقلي هم برخوردار نبود، گويي دولت و ملت زبان يکديگر را درک نمي کنند  و نمي توانند به يک زبان مشترک در مسير آباداني و فلاح دست يابند، بسيار آشکار است که ادامه اين مسير به ناکجا آبادي ختم مي شود که نمي دانيم کجاست و چه اتفاقي برايمان رقم خواهد خورد، گسترش مهاجرت جوانان خردمند، حذف نخبگان از چرخه تاثير گذاري، بالانشيني ناتوانان و کم سوادان، سيطره سياستهاي سطحي و سليقه اي و دهها آفت ديگر دامن گير مملکت شده و باز هم خواهد شد و شوربختانه بايد گفت در يک بزنگاه تاريخي به يکباره ممکن است براي ايران اتفاقي پيش آيد که هيچ ايراني وطن پرستي خواهان آن نيست. اما پرسش اين است، در اين عرصه تنگي که همه عاقلان آن را درک مي کنند، وظيفه دلسوزان چيست و چه بايد بکنند؟ به نظر مي آيد تنها راه برون رفت در اين دوران، تکيه بر زانوي همت و تلاش در جهت تربيت نيروي انساني است، اين تربيت در خلا و انزوا اتفاق نمي افتد...

 احزاب با راه اندازي کلاس هاي آموزشي، نهادهاي مدني با برپايي اردوها و طرح  گفت و گوها  در نشست ها، دوستان و بستگان  با راه اندازي جلسات کتابخواني و نقد و بررسي پديده ها و.... با هم افزايي زمينه ارتباط هر چه بيشتر با يکديگر را فراهم آورند، ما بايد به فهم اين مساله پر اهميت نايل شويم که تنها  همه ما با هم مي توانيم امورات را پيش ببريم و براي اينکه با هم باشيم بايد زبان مفاهمه و فهم يکديگر را بياموزيم  اما پيش شرط همه اينها آن است که آنها که بزرگترند و يا ديگران آنها را به بزرگي پذيرفته اند گامي فرا پيش نهند و به مصداق ولتکن منکم امه يدعون الي الخير و يامرون با المعروف و ينهون عن المنکر جامعه را به خير و نيکي دعوت نمايند. نهادهاي مدني گفت و گو و تربيت قوام بخش جامعه مدني است و ما را اميدوار براي اصلاح نگاه مي دارد، بنابراين  نااميدي را کنار بگذاريد و براي آينده اين کهن بوم و بر، به روي اين نهادها سرمايه گذاري کنيد.