ارتباطات و روابط عمومي


یاددداشت اول |

 

 بامسووليت سردبير

 

 بيست و هفتم ارديبهشت ماه روز ارتباطات  و روابط عمومي  است. واقعيت آن است که اگر چه در دنيا اين دو مفهوم، يکديگر را تکميل مي کنند  و روابط عمومي يا نهادهاي روابط عمومي مصداقي براي ارتباطات شمرده مي شوند اما در ايران به جهت ساخت ناموزون و بي سامان روابط عمومي ها اين نهاد نتوانسته است خود را مصداقي در اندازه ارتباطات  تعريف کند زيرا علاوه بر ارتباطات، دهها مسووليت و وظيفه ديگر نيز  بر دوش اين نهاد گذاشته شده است که اصولا روابط عمومي را از مفهوم ارتباطي خود تهي کرده است در حالي که دنيا به قدرت و شدت بر روي ارتباطات  متمرکز شده است ما هم چنان از گسترش روابط حرفه اي بي بهره ايم و نهادهاي اطلاع رساني ما گرفتار ايدئولوژي هاي سطحي و تعصبهاي نابخردانه اند و در اين ميان راهي نيز به دهي نمي گشايند. ما به خوبي ميدانيم  امروزه  بخاطر گسترش فضاي مجازي و رسانه هاي اجتماعي اختيار اخبار از مديريت رسانه هاي رسمي و غير رسمي  خارج شده است، سرعت با تمام توان در حال ديکته کردن حقيقت به ذهن شهروندان است  و در ميداني عجيب که هر لحظه بايد در انتظار ابداع جديدي بود پيشروان اين عرصه هر روز  از شعبده اي جديد  رونمايي مي کنند و اين در حالي است که صدا و سيماي ما هم چنان بدون انگيزه و بدون احساس نياز به مخاطب، راه خود را مي رود. علاوه بر آن رسانه هاي مکتوب  نيز در يک دهه گذشته از ميدان خارج شده اند و  در کنار آن شبکه هاي پر قدرت جهاني نيز به دنبال اصلاح ساختارهاي خود در اين ميدان هستند  و آنگاه  اين  سوال اساسي  در دوران هراس برانگيز مرگ اخبار در سرعت اطلاع رساني  و دفن حقيقت در لابلاي ثانيه ها کدام رسانه مي تواند مخاطب خود را همراه خود نگهدارد و از پاي نيفتد،  آيا مي توان با نگرشي که بر فضاي عمومي اطلاع رساني امروز ايران حاکم است  به چنين مقصودي نائل شد و با اين ساختار به روز ناشده براي مخاطب متکثر توليد محتوا کرد؟ به نظر مي آيد  به روز شدن با برنامه هاي نو و آگاهي هاي نو و اصلاح ساختارها در حوزه اطلاع رساني غيرقابل اجتناب است و بر اين اساس اگر خود پيشقدم نباشيم از چرخه کنار گذاشته خواهيم شد که شوربختانه نيز گويا اين اتفاق افتاده است.