■  بامسووليت سردبير

حال و هواي نيمه خرداد همواره براي ملت ايران در 6 دهه ي گذشته با روزهاي ديگر تفاوت داشته است، آغاز انقلاب  اسلامي در 1342و ارتحال امام خميني همواره باعث شده است که رنگ اين روزها با روزهاي ديگر تفاوت داشته باشد. انقلاب اسلامي ايران، ملت ايران را مي توان ادامه انقلاب مشروطه در 1285 هجري شمسي دانست، انقلابي که مردم ايران بر عليه بي عدالتي، تبعيض و ناکارآمدي  پادشاهي در آن دوران به رهبري بازرگانان، روحانيون و روشنفکران بر پا کرده بودند. بعد از زمان اندکي به افسردگي و شکست مشروطه ايرانيان ختم شد و دوباره در 1304 استبداد از گوشه اي ديگر سر بر آورد. مردمي که خواهان  مشروطه شدن قدرت، تاسيس عدالتخانه و حکومت قانون بودند، چکمه هاي استبداد را بر گرده خود احساس کردند و با ظهور و تثبيت رضاخان آرزوي همه ي انقلابيون بر باد رفت و کم کم نغمه هاي آزاديخواهانه اي  که در کلمات دهخدا و در نغمات عارف قزويني طنين انداز شده بود، سرد شد و آزادي خواهان و انقلابيون هر کدام  در گوشه اي سر به جيب خويش فرو بردند. خواسته هاي ايرانيان در انقلاب مشروطه عبارت بود از، حکومت قانون، تاسيس عدالتخانه و مجلس شوراي ملي  وحکمراني مشروطه که با استبداد رضاخاني  هيچ يک نيز محقق نشد و نتيجه آن شد که اعتراض هاي امام خميني پس از دو دهه به بار نشست و ملت ايران اين بار خواسته هاي خود را در قامت امام راحل متجلي ديد. اما امروز بيش از سه دهه از رحلت آن مرد آسماني گذشته است، توجه به آرمانهايي که مردم ايران براي آن پا به رکاب امام راحل (ره)گذاشتند و توانستند بساط قرن ها حکومت پادشاهي در ايران را در هم بپيچند در اين روزگار سخت مي تواند به مسوولان و ملت ما چارچوبي براي حل مشکلات بدهد، بازگشت به شعارهاي انقلاب اسلامي که ادامه خواسته هاي مردم ايران در مشروطه بوده است مي تواند اميد به آينده و پايداري ايران در برابر حوادث را ضمانت کند. بر اين اساس گمان مي کنيم تاکيد بر شعار استقلال آزادي و جمهوري اسلامي قطعا راهبردي ترين راه حل براي حکمراني قانون و گذراز تلخي ها و ناکامي هاست.

به اميد سربلندي ملت ايران