پيشنهادي به اصلاح طلبان


یادداشت |

 عارف صالحي 

سوال  نخست آيا انسجام اصلاحطلبان شدني است؟

 و يا خير ميبايست انفکاک را پذيرفت ؟

سوال دوم آيا مواضع جناب آقاي خاتمي در اين مورد ميبايست مورد تبعيت جبهه اصلاحات واقع شود؟ و يا بالعکس، جناب آقاي خاتمي از نظرات ديگران استفاده کنند؟

سوال سوم آيا به فرض حضور در انتخابات هر فردي را ميتوان بهعنوان کانديد اصلاحطلبان در نظر گرفت؟

يا به عبارتي ديگر شاخصهاي کانديد اصلاحطلبي چيست؟

سوال چهارم بهفرض داشتن کانديدا، با چه مکانيسم و سازوکاري ميتوان جهت انتخاب کانديد اصلاحطلبان اقدام کرد؟

پاسخ اول آنکه  بهنظر ميرسد دو طيف موجود در اصلاحات توان اقناع يکديگر را ندارند و وحدت نشدني باشد و لذا ميبايست اتخاذ دو استراتژي متفاوت را پذيرفت ولي همزمان از ايراد اتهام به يکديگر (ا تهاماتي مانند قدرتطلبي يا تندروي از دست دادن فرصتها و يا عمل مظلوم بودن و غيره )خودداري کرد.

 پاسخ دوم آنکه  جناب خاتمي ميبايست از تعجيل در اعلام مواضع خودداري ورزند و همچنانکه غالباً مشي ايشان بوده است پس از بررسي نظرات و مشاورهها اعلام نظر فرمايند. البته اتخاذ موضعي غير از مواضع ايشان جهت هر دو طيف اصلاحات ميبايست امکانپذير باشد.

پاسخ سوم آنکه بديهي است نميتوان هر فردي را به واسطه سابقه در دولت اصلاحات و يا حضور در احزاب اصلاحطلب بهعنوان کانديد اصلاحطلبان در نظر گرفت. سابقه و نتايج حمايتهاي بيقيدوشرط جبهه اصلاحات از آقاي روحاني نيز تأييد اين مطلب ميباشد. کانديد مورد تأييد اصلاحات ميبايست ابتدائاً و همزمان دو خصوصيت متضاد را داشته باشد، يکي پايبندي و شجاعت در انجام اصلاحات (بهخصوص در مواضعي که با بافت سخت قدرت برخورد دارد) و ديگري گرفتن تأييد شوراي نگهبان.

پاسخ چهارم آنکه  مکانيسم پيشنهادي من اين است که پي اصلاحات درحالحاضر بهجاي پرداختن به اسامي افراد احتمالي کانديداها، کانديداي احتمالي مانيفست و رئوس اصلي برنامه اصلاحطلبي را مشخص سازند (که البته ميبايست حتماً شامل اقدامات مربوط به رويارويي با هسته سخت قدرت نيز باشد .)هر کانديدايي که از سد شوراي نگهبان بگذرد و پايبندي خود را بهصورت علني، کتبي و رسانهاي به مانيفست اعلام کند ميبايست مورد حمايت جبهه اصلاحات واقع شود.

 

فوق تخصص قلب و رييس اسبق دانشگاه علوم پزشکي گلستان