تيکي تاکاي راستگرايان !
یادداشت |
حسين ميقاني
در زمانهاي قديم که رئال مادريد تيمي دولتي بوده و حتي شايد مورد تاييد ژنرال فرانکو، از تمامي امکانات مشروع و غير مشروع ( حمايت فرانکو، تبليغات وسايل ارتباط جمعي مانند راديو و تلويزيون و ...) در جهت حاکميت خود بر فوتبال اسپانيا استفاده ميکرده است تا اينکه تيمي مردمي به نام بارسلونا به وجود آمده و پا گرفت و مورد حمايت قشر محروم جامعه اسپانيا بود. اين تيم روشي بازي به نام تيکي تاکا داشت که با اين روش تمامي رقبا از جمله رئال را تحت تاثير قرار ميداد ولي مدت زماني است که اين روش ديگر کارايي گذشته را ندارد و از نفس افتاده است و با تعويض مدير باشگاه و يا خريد بازيکنان جديد و يا حتي تعويض مربي مشکل کماکان پا بر جاست! راستگرايان امروزي بعد از در محاق رفتن آقاي احمدي نژاد که مورد حمايت اکثر راستگرايان مانند جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين و حتي اشخاصي چون آيه اله آقاي جوادي آملي ، چنين به نظر ميرسد که آنها با استفاده از امکانات مورد استفاده تيم قديم رئال مادريد ( نظارت استصوابي، راديو و تلويزيون ، ...) بار ديگر قد علم کرده و بعد از فتح قله مجلس به فکر فتح قله رياست جمهوري بوده و اگر چنين شود ( احتمال آن زياد هست ) بايد منتظر عملکرد آنها در حوزه اجرا باشيم ولي به نظر من ضعف تئوريک راستگرايان ( نداشتن حتي يک تئوريسين قابل اتکا و خوش فکر ) در درازمدت نميتوانند عملکرد درست و منطقي داشته و در برابر اصلاح طلبان با داشتن تئوريسينهاي قوي ( عبدي، علوي تبار، آرمين، ... ) ميدان را در درازمدت واگذار خواهند کرد. عملکرد راست گرايان بعد از پيروزي در انتخابات مجلس و دولت سيزدهم از ابتدا دچار مشکل گرديده و اين را عملکرد نمايندگان مجلس و به نظر من دولت مرحوم رييسي و در راس آنها رييس مجلس آقاي قاليباف که آن همه شعار در بررسي طرحهاي انقلابي و در جهت رفع مشکلات اقتصادي مردم داده شده نشان ميدهد و در حاليکه در عمل ميبينيم که نمايندگان و دولت انقلابي در اين مدت چه طرحهاي انقلابي( نيازي به ليست کردن آنها نيست ! ) ارائه داده اند و به نظر ميرسد که از اين مجلس انقلابي هم نميتوان انتظار آنچناني داشت و اين نمايندگان بيشتر براي مطرح کردن خود به آب و آتش ميزنند و واقعا کسي به فکر اين ملت محروم و مظلوم و مستضعف نيست که نيست و در زماني که هيچکس مسئوليت اين وضع نابسامان را به عهده نگرفته و با بالا رفتن قيمت ارز و کاهش ارزش پول ملي اصلا هيچ حرفي از جانب هيچ مسوولي زده نمي شود و با همه تعاريفي که از رييس جمهور مرحوم و شهيد ميشود از اول هم نبايد از آن انتظار عمل شق القمري مي داشتيم!. و امروزه که انتخابات چهاردهمين انتخابات رياست جموري است باز من بايد به همان تاکتيک تيکي تاکاي مورد استفاده در فوتبال و نهايتا در سياست برگردم و در ابتدا از آن تاکتيک در فوتبال امروز ( بازيهاي جام ملتهاي اروپا 2024 ) حرف زده و در پايان به ارتباط آن تيکي تاکا با انتخابات اخير بپردازم. چه جرئتي دارد لوئيس دلافوئنته مربي اسپانيا که پايان تيکي تاکاي فوتبالي را اعلام و اسپانيا به روش غيراسپانيايي بازي را ميبرد. تيم ملي اسپانيا بعد از شانزده سال، در حالي کرواسي را شکست داد که براي اولين بار درصد مالکيت کمتري نسبت به حريف داشت. ديروز آمار بازي اسپانيا و کرواسي که با برتري مطلق لاروخا همراه بود و اسپانياييها در اين مسابقه 46 درصد و درصد مالکيت کرواسي 54 بوده است در حالي که مسابقه با برتري 3-0 به پايان رسيد از سال 2008 دنياي فوتبال هرگز چنين آماري ثبت نکرده بود. اما در يورو لوئيس دلافوئنته جسارت اين را داشت که از سنت شانزده ساله عبور کرده و تيمش را به شيوهاي ديگر به ميدان بفرستد. اين قمار سرمربي اسپانيا به بهترين شکل ممکن جواب داد و آنها کرواسي مدعي را 3-0 در هم شکستند. تيکي تاکاي راست گرايان امروزه با داشتن 5 کانديدا در انتخابات رياست جمهوي تا به امروز نشان دهنده ضعف کامل اين تاکتيک بوده است و اگر تا پايان روز تبليغات چهار کانديد از پنج کانديد راستگرايان به نفع يک نفر از آنها کنار نرود چنين به نظر ميرسد که شکست آنها در برابر تنها کانديداي چپگرايان قطعي است و اگر هر کدام از آنها به نفع يکي ديگر کنار رود در نهايت هم باز در افکار جامعه به ضرر آنها خواهد بود چرا که حداقل در شعار اين افراد از عدم کناره گيري خود سخن به ميان آورده اند. در پايان من بايد دوباره نظرات قبلي خودم را در اينجا تکرار کنم، اگر چه تکرار آن باعث مصدع اوقات خوانندگان عزيز و گرامي ميشود. اجازه مي خواهم که نه به عنوان يک متخصص علوم سياسي و نه به عنوان يک متخصص علوم اجتماعي و بلکه به عنوان يک شيميست اين مطلب را به تحليل اضافه کنم.
1 – تک مولفه ديدن موضوع انتخابات و راي آوردن يکي از کانديداها را سنجاق کردن فقط و فقط به تعداد آرا نميتواند بيان کننده جامع و کاملي از مطلب باشد.
2 – چنين به نظر ميرسد که انتخاب يک فرد در اين انتخابات و منحصر کردن آن به تعداد آرا خيلي منطقي نمي نمايد چرا که مولفه هاي ديگري هم در آن دخيل هستند.
3 – کلا تک مولفه اي کردن موضوعات اجتماعي هيچگاه ما را به نتيجه مطلوب نخواهد رساند و آن هم مخصوصا در ارتباط با جامعه ايران و مخصوصا موضوعي چون انتخابات. حتما دوستان به خاطر دارند که در دوم خرداد 76 چه اتفاقي افتاد در حاليکه تمامي طيف راست جامعه طرفدار ناطق نوري بودند و ...بناگاه خاتمي آن مرد عبا شکلاتي قد علم کرد و تمامي معادلات را بهم ريخت و يا در سال 92 که آن هم به نوعي ديگر، اتفاقات ديگري افتاد، اگر چه جامعه امروز و مخصوصا نسل جوان ديگر آن شور و حال جوانها و جامعه آن زمانها را ندارد و چنين به نظر ميرسد که آن اتفاقات ديگر هرگز به وقع نخواهند پيوست ولي يک تحليلگر سياسي نبايد کنشهاي اجتماعي را از نظر دور نگه دارد.
4 – در وضعيت فعلي که يک بزرگتر از پنج است و در همين حالت اگر تعداد ارا به زعم من هر چقدر باشد دکتر پزشکيان انتخاب خواهد شد و نيازي به 60 درصد و يا بيشتر ارا براي انتخاب ايشان نيست ولي اين مطلب را نبايد از نظر دور داشت که اگر فرضا اقاي زاکاني کنار برود انگاه ارا ايشان به کدام طرف تمايل مي يابد که پر واضح است که به طرف قاليباف و يا جليلي خواهد رفت و يا اگر هر پنج نفر اصولگرايان به نفع مثلا قاليباف و يا جليلي کنار بروند انگاه با هر تعداد راي ان فرد اصولگرا انتخاب خواهدشد و من يکي در اين شکي نمي توانم داشت
5 – تعداد ارا اصولگرايان تا حدودي مشخص است و البته راي دهندگان ان طيف هم هميشه و اکثر مواقع در صحنه هستند چرا که ان را يک وظيفه شرعي و ... ميدانند در حاليکه از ان طرف شرکت در انتخابات را حق دانسته و اگر شرايط اماده نباشد که نيست در انتخابات شرکت نخواهند کرد
6 – طيف خاکستري به نظر ميرسد خيلي تمايلي به شرکت در انتخابات ندارد و مخصوصا جوانان اعم از دانشجويان و دانش اموزان داراي حق راي ، زياد در اين واديها نيستند و اين ميتواند به ضرر اقاي دکتر پزشکيان باشد .
عضو هيات علمي دانشگاه گلستان