حقوق اوليه شهروندان


یاددداشت اول |

 بامسووليت سردبير

 

انتخابات با هر نتيجه اي به پايان برسد و هر نامزدي سکان دار دستگاه اجرايي کشور شود، بايد به مشکلات بنيادين حکمراني در ايران بپردازد ، اينکه شهروندان ديگر به صندوق راي به عنوان ابزاري براي تغيير نگاه نمي کنند و بايد چنين نگاهي را با بازسازي اعتماد مردم به جايگاه خويش برگرداند، اينکه نسل نو آمده اصولا نگاه متفاوتي به همه ارزش ها و هنجارها داشته و دارد و بايد براي گريز از شکاف بين نسل ها به آن توجه کرد و راه حلي عالمانه يافت، اينکه تورم چند دهه، کيفيت زندگي را از شهروندان ستانده است و  براي مردمان ديگر فرهنگ، کتاب، آموزش، تربيت و دانايي در اولويت نيست و شهروندان تنها در انديشه گذران روزگار هستند، اينکه چشم اندازها بر اساس شاخص هاي جهاني با ادامه  تحريم ها، ايران را از يک کشور معيار دور کرده است و شاخص هاي زندگي  سر به نشيب دارد، اينکه وضعيت مهاجرت نخبگان به مرحله اي بحراني رسيده است و نوجوانان اين کهن ديار آرزوهاي خود را در خاک بيگانه جستجو مي کنند، اينکه فضايل اخلاقي  کم رنگ شده است و آسيب هاي اجتماعي  هر روز بيشتر خود را نشان مي دهد، اينکه اشتغال متاع ناياب يا کم يابي شده است  و براي بدست آوردن يک شغل با درآمدي معمولي بايد دهها امتياز و رانت داشت،  اينکه ..... اينها همه مسايلي است که شهروندان هر روز با آن دست به گريبان هستند. براي مردم چپ و راست بودن و اصولگرا و اصلاح طلب بودن چندان توفيري ندارد، آنها اصلاح اين مشکلات را از حکمراني طلب دارند،  و اينها  البته حق اوليه يک زندگي  معمولي است، نمي شود با اين همه دغدغه هاي اوليه معاش هر روز مدعي گسترش اخلاقيات بود و از ارتقا انساني و حفظ کرامت انسان ها سخن گفت.  به هر حال اگر شهروندان با صندوق ها آشتي کنند، شايد  خواسته اند براي آخرين بار فرصتي به مسوولان و مديران و سياستگزاران  داده باشند تا به خود آيند و امورات را مبتني بر رضايت عمومي پيش بگيرند، فرصتي که شايد  تکرار نشود.