شطحي براي تو! آناهيتاي من!
یادداشت |
حسين پايين محلي
براي رسيدن به تو تمام راه هاي معنوي جهان را طي کردم! از توکل تا نماز حاجت! از توسل تا نماز استغاثه! از دعا در روز عرفه تا شب قدر! از واسطه گرفتن مادر شهيد تا گفتگو بر مزار خود شهيد! از روزه ليله الرغائب تا قرباني! اجازه بده خودم تصدقت بشم! در حديثي از پيامبر اکرم(ص)خواندم کشته محبت شهيده! الهي شهيد محبتت بشم! داشتم فراموش ميکردم که در چاه جمکران هم رقعه نوشتم و انداختم و به نيت تو عريضه نوشتم و در آب انداختم! و بر اساس فهرست کتاب مفاتيح الجنان اعمال ماهانه براي رسيدن به مطلوب را در چهار چوب شرع مقدس انجام دادم!حتي منابعي جز مفاتيح الجنان را هم پيدا کردم و به دستوراتش عمل کردم. مثل دعاي صحيفه سجاديه! پانته آي اسطوره اي ام! خيلي از قهرمانان امروز جهان بيشتر ضد قهرمان اند! به قهرمانان تخيلي هاليوود نگاه کن! اينها با بسياري از ائمه کفر و اجنه ارتباط دارند! همين شهروندان عادي اسرائيل در جنگ با حماس کلي جادو و جنبل کردند تا يحيي سنوار آسيب ببينه اما دست خداوند بالاتر از همه دستهاست! شک ندارم در اين روزگار پر عسرت و پر عثرت تو رزق لايحتسب من هستي! کلئوپاتراي من! فيلم قطار افسار گسيخته آندري کونچالوفسکي رو ديدي؟! تو سوزنبان خط ايستگاه قطار قلبمي!قلبم با نگاهت کوک ميشه!روزي که نگاهت رو از من دريغ کني لوکوموتيو قلبم در قطار وجودم از کار ميفته و به ايستگاه تو نميرسه!قلب پولاد در فيلم ترن باهنرمندي فرامرز قريبيان از حرکت ايستاد وموسيقي بينظير استاد مجيد انتظامي بود که حرکتش شروع شد و پيام پولاد رو به ايستگاه عشق رسوند. چه کسي پيام من رو به تو ميرسونه!؟ بالاخره پدربزرگ هم به قصه ها پيوست ولي به من ياد داد که شکارچي جماعت عاقبت بخير نميشود و بايد قدر لحظات را دانست! کسي چه ميداند! شايد اين آخرين بهار من باشد که از فروردين خاطراتت، ارديبهشت نگاهت وخرداد وجودت براي خودم تاريخ ميسازم!بهار همسايه تابستان است.ميوه توت چقدر زود به کمال مي رسد. اميدوارم مثل برخي ورزشکاران هورمون نزده باشد. توت! باد در خرداد در يک عمليات تروريستي ميوه هاي توت را به زمين ميريزد و زمين شاهد يک خونريزي وحشتناک خواهد بود! توت ها زير پاي عابران له ميشوند! اما در عطاريها بالاي سر آدمها هستند! توت چه سرنوشت متضادي دارد! گاهي فکر ميکنم مثل نهنگها دست به خودکشي جمعي زده باشند!
غرب دچار آلزايمر و پارکينسون و ام اس و سرطان شده. غرب در واپسين ساحات رو به اضمحلال خود هار شده. حمايت همه جانبه عرب از اسرائيل در نسل کشي فلسطينيها مويد اين است که درست مثل اسطوره ....غرب تبديل به شيطان شده.حتي به شهروندان خود رحم نميکند.
غرب مدعي آزادي، دمکراسي، جامعه مدني، فلسفه، حقوق بشر، فردگرايي، تکثر گرايي و پلوراليزم اساتيد را اخراج ميکند و دانشجويان را سرکوب ميکند. دنيايي که دکارت، لاک، مونتسکيو، ولتر کانت، مارکس، هگل، روسو و... به بشريت ارائه کرد و طرح نظم جديد و غربي ريختند به استعمار غربي و توتاليتاريانيسم منتج شد که نيچه، ويتگنشتاين، گرامشي، اشپنگلر، يونگر، هايدگر، و حکماي معنوي آن را افول غرب و طلوع فترت غرب و آغاز کسوف غرب خواندند. هربرت مارکوزه کتاب انسان تک ساحتي رونوشت. اشپنگلر کتاب سقوط غرب، نيچه کتاب اراده معطوف به قدرت و چنين گفت زرتشت،گرامشي هژموني، يونگر عبور از خط، و هايدگر 112جلد کتاب انتقادي! به اين ليست ميتوانم ليست بلند بالايي اضافه کنم که از خود ليبرالهاي چون ژوزف استيگليتز تا مايکل ملوني تا اسلاوي ژيژک، چامسکي، استفان والت، را شامل ميشود. غرب ديروز با عبور از اسطوره به فلسفه با يک عدول و امروز با عدول از فلسفه به استعمار هبوط کرده!فردانيز شاهد سقوط غرب خواهيم بود! نيلوفر من!به خاطر روحم رمانتيستي ام بود که ادبيات رو به طور کلاسيک دنبال کردم اما برا اينکه به سرنوشت هنرمنداني که سر از جنون درآوردند و يا دست به خودکشي زدند نشوم، فلسفه خواندم تا به يک تعادلي به قول فيلم کنستانتين برسم اما در فلسفه هم سر از رمانتيسم وسمبوليزم درآوردم! بانوي من!براي تو يک شوق عظيمم! اين شوق مرا به ورطه جنون خواهد انداخت همچنانکه نيچه در کتاب ونيچه گريست اروين يالوم در غيبت سالومه به جهان مجانين ملحق شد!بايد فيلم ارباب حلقه ها را بدون سانسور ببينيم تا متوجه بشي موسيقي ها وارد شور چه کرده! غزال من! تو زيباتر از تمام نامها و صفتهاي تاريخ غزلي در زبان فارسي!تو بزرگترين کشف عالم مني!تو مثل نقاشيهاي انامورف لئونارد داوينچي هستي که به هر مفهوم مبهمي و هر تصوير ماتي معنا و زيبايي ميدهي! خاتون من!دوست داشتم خلاصه کتاب واپسين شطحيات نيچه رو برات بنويسم اما افسوس که خطم بد است و اين پريشاني خاطر دست نوشته منو تبديل به رمزنوشته کرده!دلم ميخواست کنار آب رودخانه درباره تاريخ جنون فوکو باهم صحبت ميکرديم و کتاب پرواز بر آشيانه فاخته رو بهت هديه ميدادم و فيلم ديوانه از قفس پريد نيکل جکسون و فيلم درخشش رو با هم ميديدم و بعد به جاده ميزديم و موسيقي بتهوون و واگنر آهنگ معروف زاز گوش ميداديم و متحير نمايشنامه وجود خدا ميشديم که در قلب غرب سلبريتيها از خواننده تا ورزشکار وفيلسوف وپورن استار پرچم فلسطين را بالابردن و من را ياد سکانس تاريخي ارباب حلقه ها انداختند اما برخي خواص ما در پروژه زن فاحشگي که قرآن سوزي کردند لال شدند و دريت مثل يهودا در فيلم ماتريکس موريانه وار به جان انقلاب افتادند. شک ندارم غربال دهر اين خائنين را از درياي انقلاب به زبالي دان تاريخ خواهد انداخت! بهارم! شاهکار جري گلد اسميت در فيلم پاپيون پس از نيم قرن هنوز معرکه است و پيشنهاد مي کنم براي ارامش روحيت اون رو گوش کني! نگارم!درد و بلات به جونم! ديدمت مثل آهويي که از چنگ پلنگي در حال فراره به نفس نفس افتادي!چشمات ابري شده بود!انگار مثل منارجنبان شيخ بهايي ميلرزيدي! خواب ديدم حالت خوب نيست! در نبودت گل دلتنگيم شکوفه داده!تو رو روي زمين نميبينم!اما متهم شدم به اين که مثل دريانوردها به فتامورگانا مبتلا شدم! يادم به داستان زندگي ارنست همينگوي افتاد که در زمان نگارش کتاب پيرمرد و دريا دچار دريا زدگي شد! مثل هنديها که مهاراجه هاشون سوار ماشين ميشن و رانندشون اونها رو دور ميده ميخوام تو بازار دورت بدم. و اگر ديدي کسي حقت رو خورده به من بگو تا مثل فيلمهاي مکزيکي به مانند مارلون براندو در فيلم زاپاتا قيام کنم و حقت رو بگيرم! يوسف من! هند مادر جهانه. اوپانيشادها اولين نيايشهاي معنوي جهان محسوب ميشن.نگاه کن!جهان در حرکته!هستي چقدر شوق داره!تک تک عناصر عالم در مسير کمال وجودي در حال شدن هستند. زليخاي من!بعضي شدن ها مادي نيست! برخي حرکتها فيزيکال نيست. در تاريخ وجود يکي از بزرگترين سالکان طريقت سنگ هست. ببين چقدر انواع مختلف دارند. کاربرد سنگها بينهايته. به فلزات عجيب وغريبي تبديل شدند. برخي سنگها از اوتاد عالم اند. برخي هنوز ناشناخته اند. برخي هم در اولين جنايات تاريخ بشر شريک اند. اولين بار قابيل با سنگ هابيل رو کشت وخون هابيل روي سنگ ريخت وخونريزي شد. از انجا بود که سنگ هم توبه کرد. انسانشناسان از عصر حجر به عنوان عصر اوليه بشر ياد ميکنند اما شک ندارم روزي خواهد رسيد که در کنار انسان نمکي انسان سنگي کشف کنند! محبوبم! سنگ در اتحادي با پرستوها سپاه ابرهه را نابود کرد. سنگ سلاحي شد دست حضرت ابراهيم وشيطان را کور کرد. سنگ حجرالاسود در کعبه عجيبترين سنگ تاريخ عالم ما هست. سنگ اگر چه ساکت است اما صامت نيست. اگرچه صامت است، اما ساکت نيست! سنگ دلي پر دارد. بعضي سنگها از بس اهل تهجد بودند درونشان نوراني شده. برخي سنگها سالهاست درونشان خالي است مثل ژئود آميتيست ياکوارتز! عقيق يمن وقتي چهره حق رو ديد از شدت شوق رنگش پريد! از آن پس خداوند به احترام سرخ شدن عقيق يمن در بين اهل عالم عزيزش کرد. مثل حضرت يوسف که از چاه بيرون امد وعزيز مصر شد.سنگ عموما و عقيق خصوصا ساعت ندارد، ساحت دارد! فيروزه سنگي بود که خواست مثل آبي دريا اهل بخشش ومثل آسمان بزرگ شود.خداوند فيروزه را نيز در زمره شريفترينهاي عالم قرار داد. حديد سنگي بود که براي رفع فتنه هاي جهان اعم از مادي تا غير مادي براي پيامبران به عنوان سلاح استفاده ميشد.خداوند درقرآن فرمود به حديد امر کردم چون موم در دست آن پيامبر شريف باشد! ياقوت نيز از جمله سنگهاي بود که ولايت اهل بيت را بي چون و چرا پذيرفت. همانطور که خداوند خروس را صاحب وقت کرد به ياقوت نيز عظمت داد تابين عالميان باابهت شد! در نجف تصميم گرفت بي رنگ بماند و با هيچکس تحت هيچ شرايطي دورنگي بازي نکند.خداوند فرمود مقام بي رنگي يکي از بالاترين مقامهاست.در نجف از مخلصين است.! بقيه سنگها نيز مراتبي دارند. اما از حيث معنوي اينان مقربان درگاه الهي اند و زينت پيامبران و سلاح اهل تقوي و اوتاد و اولياي الهي ومومنين ومخلصين ومخلصين! مگر حديث معروف امام صادق (ع)را نشنيدي که فرمود شيعيان ما6 انگشتر بهدست ميکنند: عقيق يمني، فيروزه، ياقوت، حديد سيني، در نجف، و شرف الشمس. پيامبر خاتم انگشتر عقيق يمني داشتند و مولاعلي در نجف وفاطمه(س)عقيق زرد. مولا علي براي استفاده حديد سيني شرايطي فرمودند که بايد آن آداب مراعات شود! روي برخي نگينها اورادي نوشته ميشد و که برخي بزرگان شيعه آن حرزها را همواره باخود داشتند!خيام در نوروز نامه و برخي بزرگان در خواص ماورايي سنگ و انگشتر مکتوبات براي ما به يادگار گذاشتند!شيعه بايد سنگ شناس خوبي باشد! سنگهاي ديگري نيز هستند که زينت مجالس شاهي و محافل اغنيا محسوب ميشوند. اما ارزششان مادي است.مثل الماس،مرجان،لولو،در،.... خلاصه سنگها هم به رشد وکمال و معنويت ميپردازند و صيرورت کردن را ميتوان در سرنوشت آنان چه به شکل صوري چه محتوايي نظاره گر شد! من سعي ميکنم کلکسيوني از اين سنگها براي تو بياورم. همچنانکه بلقيس براي سليمان نبي آورد. تو سليمان مني،اي بلقيس من! هستي ظاهر و باطني دارد. برخي تاريخنويسان و فيلسوفان مستغرق ساحت ظاهري جهان اند و پيامبران و امامان، اوتاد و اولياي الهي حکايتگر ساحت باطني عالم! امروز که اين شطح را مينويسم روز عرفه است!روزي که ملت اسلام در جوار کعبه به امام حسين پشت کردند و عاشورا رقم زدند.کدام حرامي انگشت مبارک امام حسين را بريد و ان انگشتر عزيز سهم کدام حرام زاده شد؟! سنگها نيز به مانند ساير پديده هاي موجود در عالم از اين امر مستثني نيستند. برخي فقط به خواص ظاهري سنگها توجه ميکنند و به سنگ شناسان و باستان شناسان وگوهر شناسان تکيه دارند. اما برخي به خواص باطني سنگها.مثلا سنگ عقيق شرف الشمس در زمره اينهاست.تاثيراتي در عالم دارد.يکي از اجنه که خواص باطني سنگ انگشتري حضرت سليمان را مي دانست با تغيير چهره اين انگشتر را از سليمان نبي ربود و40 سال برجهان پادشاهي کرد وحضرت سليمان را اواره کرد. اين انگشتر اکنون در اختيار مهدي موعود (عج)هست تا در وقت مناسب در انگشت مبارک ايشان قرار گيرد وبه زودي با ذوالفقار مولا علي و تورات و عصاي موسي(ع) و انجيل عيسي(ع) ظهور خواهد کرد ولي جهود به اميد پيداکردن آن زير مسجد بيت المقدس را کندند، غافل از اينکه انگشتر سليماني ظاهري است که بايد در انگشت کسي که باطن سليماني دارد قرار بگيرد. اينها را گفتم تا در شناخت سنگها اهمال کاري نکني و هم به ابعاد ظاهري و باطني سنگ توجه کني. بسياري از گوهر سنگها صورت بي ريختي دارند. بسياري از سنگهاي زينتي در ويرانه ها و زير خروارها سنگ وخاک پنهان شدند. سنگها در تجميعشان کوه را ميسازند که محل حضور پيامبران بوده. غارهاي سنگي در کوهستان محل چله نشيني بندگان برگزيده خدا محسوب ميشده. موسي (ع)در کوه طور مورد خطاب خدا قرار گرفت. پيامبر خاتم ما در کوه حرا نيايش ميکرد و در اين تنهايي عظيم فرشته مقرب الهي جبرائيل بر او نزول کرد و مصحف الهي را به او تقديم فرمود.خلاصه اين را خدمت انورت عرض کنم، اهل سر ،علاوه بر علم حصولي علم حضوري نيز فرا گرفته اند و در کنار حکمت نظري به حکمت عملي پرداخته اند به گونه اي که در کنار علوم جليه از علوم خفيه نيز بهره وافر داشتند و يک دوره سنگ شناسي در کنار خداشناسي ،هستي شناسي، معرفت شناسي، ستاره شناسي، طبيعيات، طب، انسان شناسي و شعر و فلسفه وحکمت گذرانده اند. نگارينا! سعي کردم زندگيم لبريز از معارف الهي و توحيدي و قرآني و نبوي و علوي و ولوي ومهدوي باشه.شمع وجودم از دوريت درحال خاموش شدنه اگر وقت کردي بر مزارم دعاهاي عميق شيعي بخوان! اما از من اين رو به يادگار داشته باش! شطح زبان اهل سر هست!شطح زبان اشارت هست!شطح زبان فرزانگان عالم است!شطح يک دوره شناخت حقيقي و واقعي است! شطح همونطور که قبلا هم گفتم با منطق صوري قابل هضم نيست اما با نظريه بينظمي ومنطق فازي وفيزيک ريماني چرا. شطح به قول مولوي متعلق به آداب دانان و سوخته جان و روانان است. شطح به قول حافظ زبان شوريده سران است و به تعبير ابن عربي براي مجانين خردمند! شطح اگر بارها توسط اهل عبارت و اصحاب ظاهر خوانده شود باز هم چيزي در نخواهند يافت!چون در عالم شطح زبان و زمان معناي خاص خود را دارند. بيتاي من!سرت رو درد نيندازم! شطح درک حضوري از در عالم بودن است که نگرشي متفاوت از پديده ها وتفسيري نامتعارف از اشيا و تصويري شهودي از پديدارها و بينشي دروني از چيزهاست! شطح برامن روش نيست چينش هست. چينش واژگان در زبان و زمان که معماري وجود براي زندگي رو رقم ميزنه. مگر حکيم آلماني نگفت زبان خانه وجود است!؟براي برخي پرسشها در زندگي جوابي
پيدا نميشه، راستي... تو پاسخ کدام پرسشي؟!