غم نامه سيب زميني کاران


تیتر اول |

تقي احسن -  پس  از بحران خريد جو و گندم، حالا نوبت سيب زميني رسيد. در سالي که توسط مقام  معظم رهبري "جهش توليد با مشارکت مردم" نام گذاري شده است، کشاورزان پا به ميدان گذاشته و به لطف خداي مهربان و رعايت توصيه هاي کارشناسان، بعد از سالها رکورد توليد را شکسته اند! اما در گلستان هنگام برداشت جو با بي تدبيري مسئولان و عدم خريد جو کشاورز توسط دولت، مجبور شدند محصول خود را به ثمن بخس بفروشند. بعد از پيگيري هاي فراوان، دولت، جو کشاورزان را به قيمت 10 هزار تومان خريداري کرد. اگرچه قيمت 10 هزار تومان ناعادلانه بود و اين در حالي است که پس از گذشت يک ماه و نيم تحويل جو، فقط يک سوم مبلغ آن پرداخت شده است. گندم، اين محصول استراتژيک که در زمان کشت، قيمت خريد تضميني آن را 19500 تومان اعلام کردند، بعد از اينکه کاشت آن تمام شد؛ دولت به يکباره قيمت خريد تضميني آن را 17500 تومان اعلام کرد! هر چي اعتراض هم کرديم به جايي نرسيد، هر چند رئيس جمهور فقيد قول داده بود که مبلغي به عنوان جايزه تحويل به کشاورزان پرداخت خواهد شد اين در حالي است که در بعضي از استان‌ها، پرداخت وجه گندم بعد از گذشت بيش از 2 ماه صورت گرفته است و در استان گلستان بعد از گذشت يک ماه  فقط 50 درصد وجه آن پرداخت شده است. اما مشکل به همين جا ختم نشد، برداشت سيب زميني در استان گلستان چالش بعدي کشاورزان است. وقتي جهاد کشاورزي، برنامه و سياست کشت نداشته باشد، وقتي که روابط با کشورهاي همسايه حسنه نباشد و نتواني محصول خود را صادر کني، وقتي مديران درک درستي از بازرگاني فروش کالا و توزيع آن نداشته باشند؛ نتيجه آن مي شود که محصولي که کشاورز بيش از 8 ماه براي آن زحمت کشيده و در هکتار حداقل 150 ميليون تومان برايش هزينه شده است، به دليل نداشتن مشتري در حال فاسد شدن باشد. درباره سيب زميني بايد گفت، بعد از گندم و برنج و گوشت، حالا يکي از غذاهاي اصلي مردم است. بعضي روزها قيمت آن در مزرعه 4 هزار تومان است. شرکت تعاوني روستايي با داشتن شبکه فروشگاهي در سراسر کشور، متاسفانه به دليل عدم مديريت صحيح و ورود به موقع موجب ضرر و زيان بسيار زيادي به کشاورزان شده است، با اينکه موظف به خريداري سيب زميني از کشاورزان بوده است، هر روز به بهانه هاي مختلف، خريد انجام نمي دهد. اين در حالي است که کشاورز بايد محصول بعدي را کشت کند، يک روز مي گويد؛ کيسه نزن، توري بزن، يک روز مي گويد؛ فقط اين قالب و اندازه باشد، يک روز مي گويد؛ نوبت شما نبود برداشت کني، يک روز مي گويد؛ سردخانه ظرفيتش تکميل شد، حالا با چه قيمتي که معلوم هم نيست کي پول آن را مي دهد!؟ 8 هزار تومان، حالا اگر کشاورز بتواند با همه ي مشکلات موارد فوق، سيب زميني خود را تحويل تعاوني روستايي بدهد؛ بايد 20 تن در هکتار برداشت کند تا با هزينه هاي تمام شده اش، يا همان سر به سر شود. اينکه پولش را کي مي گيرد يا کشت محصول بعدي اش به تعويق مي افتد که خود ضرر است، بماند.  آيا اين سزاوار کشاورزان است؟ توليد کني و به جاي پاداش تنبيه شوي؟ کشاورز به بازار و بانک، خود دولت و خانواده اش بدهکار است. آيا کسي به داد کشاورزان مظلوم مي رسد؟

لازم به ذکر است در اين باره گزارشي  در صفحات  مياني روزنامه منتشر شده است.

 

 

دبيرخانه کشاورز گلستان