افت مشارکت درگلستان
یاددداشت اول |
■ بامسووليت سردبير
مشارکت همواره يکي از شاخص هاي پراهميت در توسعه سياسي، اجتماعي و فرهنگي است. جامعه بدون مشارکت، جامعه ي زنده و پويايي نيست و نمي توان به فرداي آن اميدوار بود. فقدان مشارکت در دراز مدت و ميان مدت، جامعه پرنشاط را به سرزمين مردگان تبديل مي کند و ساختارها از درون فرسوده و پوسيده مي شوند. گلستان اما به دلايل مختلف از جمله زندگي اقوام مختلف در آن و رقابتي که به صورت طبيعي در آن جاري بود، همواره در صدر مشارکت جويان سياسي اجتماعي در گلستان شناخته مي شد. براي نمونه در غير رقابتي ترين انتخابات رياست جمهوري يعني انتخابات 1400 شهروندان گلستاني اندکي بيش از شصت درصد بود و اين در حالي است که در يک رقابت جدي در انتخابات اخير دوره اول رياست جمهوري اندکي بيش از چهل درصد در انتخابات مشارکت کرده اند. ممکن است فصل کار کشاورزي دليل براي فقدان مشارکت در روستاها عنوان شود در آن صورت آرا شهرها را چگونه مي توان تحليل کرد؟ افت مشارکت بيست درصدي آن هم در استاني که سالها در صدر جدول مشارکت بوده است و همواره از ميانگين کشوري بالاتر قرار داشته است مساله اي نيست که بتوان آن را لابلاي شعارها و کلمات به فراموشي سپرد. بدون شک فقدان برنامه ريزي و سياستگزاري درست دولت در افت سطح مشارکت تاثيري جدي داشته و خواهد داشت. غريبگي با نهادهاي مدني، احزاب، فقدان ارتباط نهادينه با نخبگان و متنفذان و بي توجهي به شاخص هاي مختلف اطلاع رساني و تبليغات و ناتواني رسانه هاي دولتي در انتقال اهميت و البته عدم علاقه دولت به مشارکت گسترده در کنار فشار سنگين اقتصادي ناشي از ناتواني عمل به وعده هاي معيشتي را مي توان از دلايل اين سقوط بيست درصدي در گلستان دانست. اميد که با برنامه ريزي و اتفاق شرايط مشارکت در گلستان بهبود يابد.