آتش نزنيد
تیتر اول |
محمد اسماعيل اسدي- آتش زدن کاه و کُلِش باقيمانده پس از برداشت گندم، کلزا، جو و برنج در زمينهاي کشاورزي کشور و منجمله استان گلستان، آتش خودخواستهاي است که به واسطه پيروي از يک باور غلط موجب شده تا علاوه بر خودسوزي اين سرمايههاي ملي، دود آن نيز به چشم مردم و محيط زيست برود. بسياري از کشاورزان پس از آنکه محصول گندم، جو، کلزا و برنج خود را برداشت ميکنند، بقاياي باقيمانده گياهان شامل کاه وکلش را با تصور غلط اينکه زمين را با هزينهاي ناچيز و زماني کوتاه براي کشت بعدي آماده ميکنند، آتش مي زنند. هرچند به گفته کشاورزان اين اقدام آنها با هدف از بين بردن آفات و علفهاي هرز باقيمانده و آماده سازي سريعتر زمينها براي کشت دوم است، اما به دليل ناآگاهي و عدم آموزش کشاورزان از زيانها و سرمايه سوزيهايي که به دنبال دارد، انجام ميشود. اين روش مرسوم، غلط و البته اشتباه که از قديم تا به امروز مرسوم بوده، به صورت علمي هم اثبات شده که عوارض جبران ناپذير آتش زدن کاه و کُلِش براي کشاورزان به دليل آسيب زدن به ساختار خاک و از بين بردن موجودات زنده زير خاک موجب افت محصولات بعدي خواهد شد. زماني که کشاورزي باقي مانده محصول خود را آتش ميزند در حقيقت خاک را به آتش ميکشد. در يک سانتيمتر مکعب خاک ميلياردها موجودات ذره بيني اعم از باکتريها، ويروسها، قارچها، کرمهاي خاکي و .....وجود دارد که بعضا به چشم ديده نميشوند، اما اين موجودات در فرآيند حاصلخيز کردن خاک نقش بسيار مهمي دارند. زماني که زمين را آتش ميزنيم دماي خاک بر طبق اندازه گيريهاي ميداني ما در سطح خاک به بيش از 400 درجه سيليسيوس ميرسد، اين در حاليست که آب در 100 درجه به جوش ميآيد و اين يعني هيچگونه رطوبتي براي اين خاک باقي نميماند. در اين صورت کشاورزاني که ميخواهند کشت دوم را انجام دهند ميزان مصرف آب مزرعه بسيار بالا ميرود چرا که خاک خشک شده و بايد آب تخت بيشتري کنند تا کسري رطوبت جبران شود. اين عمل باعث آلودگي محيط زيست ميشود و از آتش گرفتن يک تن کاه گندم يا جو حدود يک هزار و 460 کيلوگرم گاز دي اکسيد کربن به فضا متصاعد ميشود که يکي از گازهاي گلخانهاي بوده و موجب گرمايش زمين ميشود.
اين دود فقط در آن زمين نميماند و باد آن را به روستاهاي مجاور ميبرد و ممکن است اراضي مجاور نيز آتش بگيرد. از جمله مي توان آتش گرفتن درختان چنار حاشيه بزرگراه آسيايي گرگان مشهد را که قدمتي پنجاه ساله دارند را مشاهده کرد که چگونه از گزند آتش زدن اراضي گندمزار مصون نمانده اند. کاه و کلش حکم خاکپوش عايق را بازي ميکند و نميگذارد تابش آفتاب مستقيم به خاک بخورد و اين رطوبت تبخير شود.وقتي آفتاب بر روي کاه و کلش ميتابد باعث سايه افکني روي خاک ميشود و ميکرو ارگانيسمها که روي خاک هستند ميتوانند ادامه حيات دهند و مواد غذايي را به گياه برسانند. با وجود اين بقاياي گياهي ميتوانيم آب را در داخل سفرههاي زير زميني ذخيره و يا اينکه گياهان را در مقابل تنشهاي آبي مقاوم کنيم. از جمله آسيبهايي که آتش زدن بقاياي گياهي به دنبال دارد نابودي موجودات مفيد خاک، تغيير شرايط فيزيکي، شيميايي و زيستي خاک، افزايش مصرف کودهاي شيميايي و کاهش راندمان آن، ايجاد آبشويي و فرسايش خاک در بلند مدت، کاهش رطوبت خاک و افزايش مصرف آب در طول دوره رشد، کاهش قدرت حاصلخيزي خاک، اختلال در رفت و آمد جادهها و بروز تصادفات، از بين رفتن بخش عمده سرمايه کشاورز يعني خاک، آلودگي محيط زيست و ايجاد بيمار يهاي تنفسي بخصوص براي کودکان و سالمندان است. آلودگي هوا ناشي از دود غليظ آن به آسمان که چهره هاي برخي شهرهاي شمالي را در فصلهاي برداشت گندم و کلزا و برنج که بيشتر گندمزارها و شاليزارها در مسير گذر جادههاي اصلي بين شهري و بين روستايي واقع شده، علاوه بر تيره و تار شدن مسير تردد، تصادفهاي منجر به مرگ و زخمي شدن را نيز به همراه داشته است. حسينعلي کشيري يکي از کشاورزان پيشرو شهرستان کردکوي که هيچگاه بقاياي گياهي مزرعه خود را آتش نمي زند و به جاي آن از روش کشت مستقيم يا بي خاکورزي در بقاياي گياهي استفاده مي کند اعتقاد دارد که: آتش سوزي کاه و کُلِش در گندمزارها و شاليزارها، علاوه بر آلودگي محيط زيست موجب از بين رفتن ساختمان خاک و کليه موجودات زنده آن ميشود. آقاي عبدالله جرجاني کشاورز پيشرو اهل شهر سرخنکلاته استان گلستان درباره معايب آتش زدن بقاياي گياهي مي گويد: همه کشاورزان به خوبي اطلاع دارند، که سوزاندن کاه و کُلِش هم براي خاک و هم بستر کشاورزي آسيب زا بوده و دود ناشي از آن نيز براي مردم مشکل ساز است، اما بايد به کشاورزان آموزش داد و آنها را از آسيب زدن به خاک خود که بزرگترين سرمايه کشاورزان است آگاه نمود. هادي جرجاني کشاورز پيشرو خشکه کاري برنج کشور و اهل شهر سرخنکلاته مي گويد: طي سالها خشکه کاري برنج هيچگاه بقاياي گياهي مزرعه خود را آتش نزده ام چون اين بقاياي گياهي را هديه اي براي بارور کردنخاکمزرعه خود در نظر گرفته و سعي کردم از آنها به عنوان مالچ يا خاکپوش استفاده نمايم. ايشان مي افزايد: البته کشاورزان از مسئولان جهادکشاورزي درخواست دارند، تا براي جلوگيري از بين بردن کاه و کُلِش تمهيدات لازم براي کشت دوم از جمله ادوات کشت مستقيم و يا به کارگيري کشت خشکه کاري برنج پيش بيني تجهيزات سيستمهاي آبياري تحت فشار صورت گيرد. بر اساس ماده 20 قانون هواي پاک و ماده و688 قانون مجازات اسلامي، آتش زدن کاه و کُلِش جُرم مُحرز محسوب شده و از همه کشاورزان درخواست داريم، از اين اقدام به طور جدي خودداري کنند. آتش نزدن بقاياي گياهي و حفظ اين بقايا محاسن بسياري دارد که از جمله آن ها مي توان به افزايش مواد آلي خاک و در نتيجه افزايش حاصلخيزي خاک، افزايش مقاومت گياه نسبت به تنش هاي محيطي و آفات و بيماري ها، استفاده و غني سازي با کود اوره براي مصرف دام ها، کاهش نياز به علوفه ساير استان ها، بسته بندي و فروش بعنوان منبع درآمد، توليد کمپوست و ورمي کمپوست، استفاده در کارگاه هاي توليد قارچ خوراکي، استفاده در کارخانجات صنايع چوب و ظروف يکبار مصرف گياهي، فرآوري و تبديل آن به بيش از 20نوع محصول مختلف اشاره کرد و همچنين ميتوان با استفاده از کمباينهاي مجهز به کاه خورد کن، بقاياي گياهي را خورد و با پخش آن در سطح زمين از آتش زدن خودداري کنند. در پايان اين مبحث و به عنوان راهکار جلوگيري از آتش زدن بقاياي گياهي بايد گفت: در استان گلستان به اندازه کافي ماشين و دستگاههاي مورد نياز وجود دارد و ما ميتوانيم کاه باقي مانده را براي دامداران جمع آوري و کلش را نگه داريم و کشاورز ميتواند به راحتي بر روي اين بقايا با استفاده از کارنده هاي کشت مستقيم کشت کند. پس بياييد با افزايش آگاهي خود در هر جايگاهي که هستيم قدم بزرگي براي حفظ محيط زيست و توسعه پايدار برداريم. اگر يک کشاورز، زمين زراعي خود را آتش مي زند، قبل از هر چيز بايد بگوييم که ارزش خاک را نمي داند! او نمي داند يا نمي خواهد بداند که خاک يکي از بزرگترين نعمت هاي خداوند است! او نمي داند که خاک يک اکوسيستم زنده است! خاک مرده نيست! خاک پر از انواع ميکروارگانيسم هاي مفيد و موجودات ذره بيني زنده مختلف است که هر کدام از آنها به نوعي در زندگي بشر و زندگي همه موجودات زنده و در آينده اکوسيستم موثرند! خاک ارزشمند است! اگر ما با آتش زدن کاه و کلش به طور غير مستقيم خاک را نابود مي کنيم، به دليل اين است که ارزش خاک و کارکردهاي آن در بقاي زندگي را هنوز درست نمي دانيم!
پژوهشگر بين المللي
کشاورزي پايدار